نگاهش به صورت عرق کردهی پسر روش بود و داشت با لذت لب پایینش رو میگزید.
این پسرک لعنتی دقیقا داشت باهاش چیکار میکرد؟!
اولش که با ناز و ادا شروع کرده بود و حالا بعد از هشت بار سکس داشتن داشت با اینهمه انرژی از دیکش سواری میگرفت و طوری لذت میبرد که چان شک میکرد کیر الان تو کون خودشه یا اون!
_آه شت...
با چندین بار بالا پایین کردن بدنش روی عضو چان بالاخره کام شده بود و همچنان به حرکات آروم و ریتمیکش ادامه داد و گذاشت عضو پسر بزرگتر هم کاملا توش کام شه.
نمیدونست چندمین باره که گذاشته پسر بزرگتر آبش رو بریزه تو سوراخش ولی لعنت بهش، حس خوب و عجیبی میداد.
درحالی که دستاش روی شکم و سینه چان تکیه داده شده بود نگاهی به جایی که بدنهاشون یکی شده بودن داد و به کثیفی روی شکم پسر بزرگتر خیره شد و با خجالت لبش رو گزید.
چش شده بود؟ چرا امشب انقد وحشی بازی درآورده بود؟! اصلا نمیدونست چند بار سکس داشتن ولی میدونست خیلی زیاد شده و تو کل بدنش احساس کوفتگی میکرد.
سرش رو بلند کرد و نگاهش با نگاه چانی که سرگرم شده داشت تماشاش میکرد تلاقی کرد و عصبی کف دستش رو کوبوند به صورتش تا دست از خیره نگاه کردن و اون نیشخند احمقانه برداره.
خواست از روی دیکش بلند شه که چان فوری عکسالعمل نشون داد و نگهش داشت.
_یه دور دیگه بریم و بعد دوش بگیریم...
با خارج شدن این کلمات از دهن پسر بزرگتر بک فقط با چشمهای از حدقه دراومده نگاهش کرد و تا خواست چیزی بگه چان دوباره شروع کرد به تکون دادن کمرش و یهو نیمخیز شد سمتش و بدنهاشون رو کاملا به هم چسبوند.
برخورد اون بدن عضلانی و طوری که تو بغل محکم نگهش میداشت دیوونهاش میکرد و باعث میشد دوباره ناله کردن رو شروع کنه و چشمهاش خمار بشه.
واقعا نمیدونست چان بهش چی تزریق میکنه ولی هر چی که بود خوب چیزی بود، چون تا الان هیچ وقت این ساید وحشی و هورنی خودش رو ندیده بود.
با خروج یهویی چان از بدنش و بلند شدنش شوکه فقط نالید ولی طولی نکشید که با کشیده شدن بازوش و کوبیده شدن بدنش به دیوار و حمله چان به لبهاش دوباره نالههاش از سر گرفته شد و چان با قدرت یکی از پاهاش رو از زانو گرفت و خم کرد و با قوس گرفتن کمرش فوری دوباره خودش رو وارد بدن پسر کوچیکتر کرد و شروع کرد به ضربه زدن توش.
مطمئنا فردا صبح قرار بود دهنش از طرف مسئولین خوابگاه بخاطر این سر و صدا سرویس شه ولی لعنت بهش، الان هیچی اهمیت نداشت جز کوبیدن تو این سوراخ داغ و بوسیدن این لبهای وحشی که باهاش میجنگید.
YOU ARE READING
✨Crisis of twenty years ✨
Fanfiction𓍯 #Crisis_of_twenty_years ─Couples: #ChanBaek , #SeKai ─Genres: Comedy, Dram, Slice of life, Smut ─Author: #Boom 彡 @FanFiction_Land ִֶָ 𓂃 دورانی پر از شور و هیجان و رویا همراه با چاشنیِ طنزی تلخ... بخشی از زندگی که بعد از گذر ازش همیشه شبیه یک ر...
