بک آروم کمربندش رو باز کرد و همون طور که نگاهش تو نگاه چان بود لیسی به زبون خودش زد و آروم سمت پایین تنش خم شد و از روی شلوار دستی به آلت خیس و سفتش کشید.
هیسی از درد کشید و چینی به پوست بینیش داد.
_بک...
آروم زمزمه کرد و برای اولین بار چهرهای از پسر کوچیکتر دید که کرک و پرش ریخت و فقط با لبهای آب افتاده محو تماشاش شد.
بکهیون نیشخندی زد و از روی شلوار لیسی به آلتش زد و آروم زیپش رو باز کرد.
_حیفه بازی رو نصفه ول کنیم نه؟
با صدای زمختی زمزمه کرد و بلافاصله با کمی پایین کشیدن شورت پسر بزرگتر عضو سفتش پرید بیرون و نگاه خیره بک روش متوقف شد.
آروم سرش رو نزدیک برد و همزمان که بیضههای داغ چان رو بین انگشتهاش آروم فشرد نگاهی به چان انداخت و با همون نگاههای متصل از پایین تا نوک آلتش رو با زبون خیلی آروم لیس زد و تا بالا اومد.
تمام حرکات پسر بزرگتر رو زیر نظر گرفته بود که چجوری محو تماشاش شده بود و با اخم و چشمهای نیمه باز ناله میکرد.
_شت...
با چسبوندن لبهاش به کلاهک آلتش و مک آرومی که بهش زد صدای چان رو درآورد و باعث شد انگشتهای چان تو موهاش چنگ بشه و بدنش شروع کنه به لرزیدن.
نیشخندی از موفقیتش زد و همزمان که میذاشت انگشتهای چان تو موهاش کنترلش کنه خیلی آروم و با احتیاط طول آلت کلفتش رو تو دهنش جا داد و شروع کرد به تنگ کردن حلقه لبش دور آلتش و همزمان مالوندن تخمهاش.
دست دیگه چان یه طرف صورت پسرک رو کاور کرد و با لذت به دهن پر شدهاش دست میکشید.
_آه لعنت...بک...خیلی خوبه...
حالا دیگه کنترل کارهاش دست خودش نبود و با سرعت بیشتری سر بک رو به سمت آلتش هل میداد و حرکات اون هم سریعتر شده بود.
نمیدونست چندین بار سرش رو بالا و پایین کرده بود ولی اونقدر اون کار رو تکرار کردن که حالا چان قوس دادن کمرش رو هم شروع کرده بود و تو دهن پسرک میکوبید و از شدت لذت فقط بیشتر موهاش رو میکشید و تقریبا داد میزد.
این دیگه چه حسی بود؟
دهن داغ این پسر!
_آه...یه چیز دیگهست این لعنتی...
بین حرکاتش استراحتی به دهن بک میداد و هر از چند گاهی با بیرون کشیدن آلتش بهش اجازه نفس کشیدن میداد و نفهمید کی اون وسطا عینک پسر کوچیکتر رو پرت کرد روی داشبورد و دوباره آلتش رو فرو کرد تو دهنش و به گلوش کوبید تا بالاخره با صدای بلندی از ناله کام شد و بکهیون هم با اون نگاه خمار و هرزه طور شروع کرد به مکیدن آلتش و قورت دادن آبش.
YOU ARE READING
✨Crisis of twenty years ✨
Fanfiction𓍯 #Crisis_of_twenty_years ─Couples: #ChanBaek , #SeKai ─Genres: Comedy, Dram, Slice of life, Smut ─Author: #Boom 彡 @FanFiction_Land ִֶָ 𓂃 دورانی پر از شور و هیجان و رویا همراه با چاشنیِ طنزی تلخ... بخشی از زندگی که بعد از گذر ازش همیشه شبیه یک ر...
✨ part: 22 ✨
Start from the beginning
