جونگکوک هیونگ گریونش رو توی بغلش گرفت و سعی می کرد با حرف های که دم گوشش زمزمه می کنه کمی آرومش کنه
جین: کار جونگیهونه
ته: چی ؟
جین: اون عکسا کاره اوناست ، ایدش از جانگوم بود
کوک: برای چی این کار رو می کنن ؟
جین: جانگوم عاشقته می خواد تورو از وی بگیره
تهیونگ لبش رو گزید و اخم غلیظی کرد ، نفس هایش بخاطر عصبانیت تند شده بودن و دستای مشت شدش تحت فشار بودن
جونگکوک ترجیح میداد به تهیونگ نگاه نکنه و نگاهش روی جین بمونه ، جونگکوک لبخند تلخی زد
پدر بزرگش بخاطر خودش نمی خواستش ، فقط بخاطر این میخواست اونو ببره پیش خودش چون پسر عموش عاشقش شده
با همون لبخند تلخ پرسید
کوک: یعنی اینقدر پستن ؟
جین: خیلی بیشتر از اینا ، جونگکوک صدای جیغ و التماس برده هایی که برای فروش آماده شون می کنن هر شب توی اون عمارت لعنت شده می پیچه
کوک:هیونگ نگران نباش دیگه همه چی تموم شد
جین نگاهش رو به تهیونگ داد
جین: تهیونگ قراره اینجام اون صداها رو بشنوم ؟
ته: تو باند من از این خبرا نیست خیالت راحت
سری از روی آسودگی تکون داد و دوباره به حالت قبل برگشت
کوک: هیونگ بلند شو ببرمت استراحت کنی
و آروم بلندش کرد و به سمت راه پله ها بردش ، آروم آروم از پله ها بالا رفتن و به سمت اتاق سوم حرکت کردن
در رو باز کرد و آروم جین رو برد داخل ، کت جین رو در آورد و جین رو روی تخت دراز کرد و پتو رو روش کشید
قرص مسکنی از توی کشو برداشت و با کمی آب به خورد جین داد و پتو رو روش مرتب کرد
جین: بعد از دیدن عکسا خیلی اذیتت کرد ؟
با صدای ضعیف جین نگاهش رو بهش داد ، لبخند کمرنگی زد و بوسه آرومی روی پیشونی هیونگش گذاشت
کوک: از همون دفعه اول باور نکرده بود هیونگ
جین: خوشحالم ، همیشه عذاب وجدان داشتم که نمی تونستم جلوشون رو بگیرم
پوزخندی زد و قبل از اینکه به خواب بره آخرین انرژیش رو هم مصرف کرد
جین: اومده بودم تا با ذهنت بازی کنم تا بری پیش اونا ، هرگز فکر نمی کردم از گذشته ام با خبر بوده باشی
کوک: هیونگ دیگه به چیزی فکر نکن منو تهیونگ مراقبتیم پس راحت بخواب
جین پلک آرومی زد و بعد از اون اثر مسکن دیگه نزاشت چیزی بگه و به خواب رفت
YOU ARE READING
SLAVE OR HUSBAND [Vkook]
Short Storyنام: برده یا همسر 💫 کیم تهیونگ ؟! یه مافیای بی رحم و فوق العاده ثروتمند جئون جونگکوک ؟! پسری که کسی بهش اهمیت نمیده و پدرش اون رو به بردگی به یه بار فروخته چی میشه اگه جونگکوک توسط تهیونگ خریده بشه ؟ چی میشه اگه تو همون نگاه اول تهیونگ رو عاشق خو...