┨S2 Chapter 19 ├

Start from the beginning
                                        

در واقع سهون وقتی تصمیم گرفت توی کره یه ایدل شه چیز زیادی از گذشته اش توی آمریکا با خودش نیاورد فقط یه ساز دهنی که همیشه باهاش بود . مردی که الان منیجرش بود تو دوران کارآموزی کوتاهش همیشه کنارش بود و مراقبش بود و درباره ساز دهنی کنجکاو شد . بعد از دبیو وقتی سهون به اندازه کافی به مرد اعتماد کرد یه روز براش فاش کرد که اون ساز دهنی متعلق به عشق اولش و کسیه که سالهاست گمش کرده. بهش گفته بود از گشتن و پیدا نکردنش خسته شده پس تصمیم گرفت خودش رو معروف کنه شاید عشقش اینطوری بتونه اونو پیدا کنه. ‌
_ تو گفتی گمش کردی نگفته بودی یه پسره.
منیجر با غم گفت . سهون آدم آرومی بود خیلی بی دردسر و سر به زیر بدون حاشیه . یه ایدل ایده آل برای یه منیجر بود . از روز اولی که وارد کمپانی شد توجه همه رو با استعداد و چهره اش جذب کرده بود . کیم مینسوک هم تحت تاثیر قرار گرفته بود . اون جز بهترین منیجر های کمپانی بود.  و کمپانی با توجه به پیشبینی هاش در خصوص پر دردسر بودن ایدل غیر کره ای از روز اول مینسوک رو به عنوان منیجر و مراقب پسر انتخاب کرده بودند ولی تمام تصور کمپانی و کیم مینسوک اشتباه بود . سهون پسر بی حاشیه ساکت و سخت کوشی بود.  تمام مدت به تمرین و موسیقی مشغول بود. با هیچ کارآموزی برخوردی نداشت و سرش به کار خودش بود کمتر از یک سال آماده دبیو شد و به صورت سولو آرتیست دبیو کرد. ‌استعداد و قیافه اش به کمکش اومد تا سریع معروف شه و مینسوک منتظر عوض شدن اخلاق پسر بود با توجه به تجربه ای که داشت. ولی سهون درست مثل قبل بود.  سهون مثل آپ پاک بود . با همکارهاش به شدت با احترام برخورد میکرد با هیچ کس خارج از چارچوب رفتار نمیکرد و کاملا به حرف منیجرش گوش میداد و این ها همه زندگی رو برای منیجر کیم راحت کرده بود تا حالا .
البته که سهون درباره عشق نافرجامش باهاش حرف زده بود . همیشه توی همه دوران سهون وقتش رو با یه ساز دهنی می گذروند. ساز دهنی که حتی جدید یا خاص نبود .
مینسوک یکبار ازش درباره اش پرسیده بود و به خوبی اون روز رو به یاد داشت .

فلش بک

تازه از مراسم جوایز خارج شده بودن . مینسوک و سهون سوار ماشین مخصوص شدن و راننده داشت اونها رو بر می گردوند.  این اولین دسانگی بود که سهون برنده شده بود و مینسوک به شدت خوشحال بود.
_ بهت تبریک میگم‌ پسر خیلی سریع به اولیش دست پیدا کردی .
سهون لبخند زد و دست مینسوک رو فشرد : اینها همش بخاطر کمک های تو بود هیونگ
مینسوک بار دیگه بخاطر منیجر سهون بودن خدا رو شکر کرد .
_هیونگ الان با این جایزه من بیشتر معروف میشم ؟
پسر مظلومانه پرسید و مینسوک با خنده گفت : معلومه حالا اسمت سر زبون ها افتاده پسر . به زودی کلی پیشنهاد پیدا میکنی .
سهون لبخند ضعیفی زد که خیلی زود جمع شد : خوبه

مینسوک متوجه شد پسر به اندازه کافی خوشحال نیست: خوشحال نشدی ؟
سهون به سمتش برگشت و لبخند بزرگی زد : نه هیونگ خیلی خوشحالم.
مینسوک با اینکه میدونست بخاطر این پیشنهاد به دردسر می افته ولی فقط چون حس کرد حال ایدل زیاد خوب نیست گفت : میخوای بریم بار اونجا جشن بگیریم؟
سهون با سر رد کرد : نه هیونگ نیازی نیست.
بعد سکوت کوتاهی پرسید : اگه الان ساز دهنی بزنم اذیت نمی شین؟
از منیجر و راننده پرسید و هر دو رد کردند .
سهون از جیبش جعبه مخصوص ساز دهنیش رو درآورد و شروع به نواختن تیکه همیشگی رو کرد.
مینسوک توی سکوت بهش گوش داد در واقع اون قطعه رو به دفعات شنیده بود و حفظش بود .
وقتی سهون دست از نواختن برداشت ناخودآگاه پرسید : جریان این ساز دهنی چیه سهون ؟
سهون برای لحظاتی نگاهش به ساز دهنی بود انگار برای جواب دادن تردید داشت و درست لحظه ای که مینسوک حس کرد قرار نیست جوابی بشنوه آروم گفت: این ساز دهنی مال من نیست هیونگ. مال کسیه که من عاشقشم.
چشم های مینسوک گرد شد ‌. تمام این مدتی که کنار سهون بود متوجه نشده بود اون دوست دختر داره .
_ اون کجاست؟ صاحب ساز دهنی
سهون آه دردناکی کشید : نمیدونم هیونگ گمش کردم خیلی ساله
و دل مینسوک به درد اومد : سهون.
سهون درحالی که با بغضش مبارزه میکرد گفت : خیلی دنبالش گشتم ولی پیداش نکردم . فقط چند سال پیش فهمیدم اومده کره برای همین اومدم اینجا برای همین ایدل شدم شاید اینبار اون پیدام کنه.
مینسوک دست سهون رو گرفت : نگران نباش پسر اونقدر معروف میشی که اون یه روز عکست رو ببینه و دنبالت بیاد ‌.

" Devil " [ S2 Uncomplete]Where stories live. Discover now