ته: مجبوری بری؟
جونگ کوک همون طور که لبه ی پتو رو کنار میزد تا بخوابه گفت: فکر کنم در موردش حرف زدیم
ته: ما حرف نزدیم تو حرف زدی! واقعا باورم نمیشه تو این وضعیت میخوای ولم کنی بری شکار! هرچی نباشه تو قرن بیست و یکیم و الان یه چیزی هست به اسم سوپر مارکت
کوک: به خاطر غذا نیست که میریم ته! این یه رسمه که توی ماه های آخر پاییز به شکار بریم! فقط من نیستم که، از همه پک ها میان!
ته: خب.. پس منم با خودت ببر
جونگ کوک دو طرف سر تهیونگ رو توی دستاش گرفت و همون طور که گونه هاش رو محکم میبوسید گفت: اگه هر کدوم از آلفا ها بخوان جفتشون رو با خودشون بیارن که کل پک ها خالی میشن تو جنگل!
تهیونگ پرخاش کرد: جفت همه آلفا ها باردارن؟
کوک: باردار بودنت هم یکی دیگه از دلایلیه که میگم نه!
تهیونگ که دید پرخاش کردن و غر زدن فایده ای نداره سعی کرد از در قلبش راضیش کنه: آلفااا! لطفااااا
جونگ کوک صراحتا گفت: عشقم، نظرم عوض نمیشه پس بگیر بخواب!
تهیونگ مظلوم گفت: من تنهایی چیکار کنم؟
کوک: تنها نیستی بیبی! بکهیون و جین و ماما و خیلی های دیگه هستن!
ته با عصبانیت گفت: من به تو نیاز دارم، بفهم!!!
جونگ کوک قاطعانه جواب داد: نه! حالا بیا بخوابیم! فردا دارم میرم، میخوای خسته باشم؟
تهیونگ با حرص دراز کشید و غرید: یه دنده!!
جونگ کوک اما امگا رو توی بغلش کشید و چشمهاش رو بوسید.
امگا با ناراحتی گفت: فردا صبح میری؟
کوک: قبل از طلوع آفتاب راه میوفتیم
ته: اما اون موقع که من خوابم!
آلفا آروم و کوتاه خندید و گفت: حتی تو خواب هم میتونم ببوسمت
ته: دلم برات تنگ میشه!
کوک: فقط چند روزه بیبی من
تهیونگ حرفی نزد و فقط خودش رو توی بغلم جونگ کوک حل کرد و چند دقیقه بعد خوابش برد
از صبح که بیدار شده بود کسل بود. دو روزه که جونگ کوک رفته و به گفته خود تهیونگ اصلا براش مهم نیست، در حالی که حقیقت اینه این دو روز براش مثل دو قرن گذشته!
YOU ARE READING
full moon
Werewolfاسم فیک: full moon نویسنده: Armida وضعیت: فول آپ کاپل اصلی: کوکوی کاپل های فرعی: یونمین/نامجین/چانبک/... ژانر: امگاورس ,ومپایر ,تخیلی , اسمات,کمدی , هپی اند و امپرگ شروع: تابستان2021 پایان: تابستان2022 خلاصه: "اون تهیونگ" پسر آلفای پک ماه کامل، یه...