دو ساعتی از بیهوش شدن جونگ کوک میگذشت. دکتر پک اون رو معاینه کرده بود و گفته بود به خاطر گرسنگی و مصرف زیاد الکل و دخانیاته و چیز مهمی نیست.
کاری که سوجین کرد، همه رو شوکه کرده بود. خانم بائه میخواست دست دختر هاش رو بگیره و پک رو ترک کنن اما ماما و بقیه جلوشون رو گرفتن و گفتن "سوجین اشتباهش رو قبول کرده و هیچ نیازی به رفتنشون نیست."
جو متشنج خونه حتی روی یونگ هه هم اثر گذاشته بود و اون هم از همیشه ساکت تر و کسل تر بود! از وقتی جونگ کوک بیهوش شده بود تو اتاق تو بغلش مونده بود و حتی گریه هم نمیکرد.
بقیه توی پذیرایی نشسته بودن و هیچ کسی چیزی نمیگفت و سکوت خفه کننده ای به جمع حکم فرما بود. ماما اولین شکننده سکوت شد: یعنی تهیونگم و سئون وو الان کجان؟
تائه ری: نگران نباش ماما، اون قویه از پس خودش بر میاد.
بقیه هم باهاش موافقت کردن.
ماما رو به یونگی پرسید: اِما در مورد این قضایا میدونه؟
یونگی: راستش ما فکر کردیم بهش نگیم اما از ما بشنوه بهتره، پس همین چند دقیقه پیش هوسوک بهش خبر داد.
ماما: خب؟
هوسوک: گفت به محض این که بتونه میاد.
ماما: خوبه
یونگ هه از بالا ی پله ها داد زد: ماما...بابام بیدار شد!
ماما ، یونگی ، هوسوک و نامجون و جین به سرعت از جا بلند شدن!
جونگ کوک سرش رو زیر پتو پنهان کرده بود و تو خودش جمع شده بود.
ماما کنار تختش نشست و دستش رو نوازش وار پشت کمر نوش کشید.
ماما نگران گفت: خوبی پسرم؟
کوک با صدایی خفه و آروم جواب داد: نه...خوب نیستم.. من یه احمق واقعیم که با حماقتش جفتش رو فراری داده و حالا حتی نمیدونم اون کجاست.
یونگی: خب احمق جان الان اینجوری میتونی جفتت رو پیدا کنی؟ فکر نمیکنم زیر پتو باشه ها!
جین: به جای زانو غم بغل گرفتن پاشو و سعی کن پیداش کنی...
نامجون: درسته ما هم کمکت میکنیم
کوک یه دفعه پتو رو از روی سرش پایین کشید و گفت: آخه کجا رو بگردم؟ اونا که فامیلی ندارن بخوان برن پیششون... پدر مادرش هم که مردن.. کجا رو دارن برن؟
YOU ARE READING
full moon
Werewolfاسم فیک: full moon نویسنده: Armida وضعیت: فول آپ کاپل اصلی: کوکوی کاپل های فرعی: یونمین/نامجین/چانبک/... ژانر: امگاورس ,ومپایر ,تخیلی , اسمات,کمدی , هپی اند و امپرگ شروع: تابستان2021 پایان: تابستان2022 خلاصه: "اون تهیونگ" پسر آلفای پک ماه کامل، یه...