𝐿𝑒𝑡𝑡𝑒𝑟 14

300 74 11
                                    

من دیدمت یونگی...

باورم نمیشه اما من تو رو دیدم!
خدای من، این... این خیلی خوبه. الان هم رو پیدا کردیم. چقدر تغییر کرده بودی، زمان همه چیز رو عوض کرده. اما بهت قول میدم من عوض نشده باشم.

این یه دروغه... من خیلی شکسته شدم یونگی...

وقتی توی تولد جونگ‌کوک دیدمت اول فکر کردم دارم به خاطر شرابی که خوردم توهم می‌بینم اما تو واقعا اونجا بودی. تو... اون ژاکت زردی که برات هدیه آورده بودم رو پوشیده بودی. هنوز هم نگهش داشتی...

من خوشحالم اما می‌ترسم.
چرا وقتی من رو دیدی فرار کردی؟

یونگی... باید باور کنم از دیدنم خوشحال نشدی؟

My Yellow Flower  (YoonMin) Opowieści tętniące życiem. Odkryj je teraz