امروز یه روز آفتابی و خوب بود.
آفتابِ امروز من رو یاد وقتهایی مینداخت که با هم قرار میذاشتیم.جیمین احساس میکنم دارم دیوونه میشم. احساس میکنم باید ببینمت، نیازد دارم که دوباره بغلت کنم. دلم میخواد دوباره صدای خندههات رو بشنوم. گلِ زیبای من، وقتی هر شب بهت زنگ میزنم و برنمیداری ناامید نمیشم و برات پیام میفرستم اما... الان واقعا انگار دیگه امیدی برام نمونده. من دارم توی تاریکی کشیده میشم و تو نیستی که نجاتم بدی. وقتهایی که کتک میخورم و تحقیر میشم نیستی، وقتهایی که گریه میکنم و آغوشت رو تصور میکنم تا آروم شم نیستی.
جیمینا... اگه بخوام دنبالت بگردم، اگه ازت بخوام که برگردی... ناراحت میشی؟
YOU ARE READING
My Yellow Flower (YoonMin)
Fanfiction- برگرد... + برگردم که دوباره رهام کنی؟ ممکنه بعد از شش سال دوری، دو نفر دوباره به هم برسن؟ جیمین کسی بود که به خواستهی خودش از یونگی جدا شده بود اما کی میدونست حتی بعد از شش سال باز هم نمیتونه اون پسر رو فراموش کنه؟ ⊱ فیک ⊸ گل زردِ من ⊱ ژانر...