𝐿𝑒𝑡𝑡𝑒𝑟 12

321 87 7
                                    

یونگی... بیا دنبالم.

وقتی از پنجره‌ی خونه‌م به پایین نگاه می‌کنم دلم می‌خواد تو با یه دسته‌گل زرد جلوی ساختمون باشی و از اونجا بهم لبخند بزنی.

دلم می‌خواد امروز که خواستم برای خودم قهوه درست کنم، یه لیوان اضافی هم برای تو درست کنم. دلم می‌خواد گرمای تنت دوباره روی تنم نقش‌های جدید بندازه.

یونگی... چطور می‌تونم نامه‌هام رو بهت برسونم؟ من گمت کردم...

امروز خیلی روز عجیبیه. همه چیز عجیبه و من کسی هستم که باعث عجیب شدنشونه. امروز چرا آسمون اینقدر صافه؟ یعنی دیگه غمگین نیست؟

یونگی برگرد تا دوباره با هم بمونیم. خیلی وقته پول‌هام رو جمع کردم تا یه پیانو بخرم و تو صدای قشنگش رو به پرواز در بیاری و من باهاش برقصم.

قول میدم موهام رو دیگه مشکی نکنم. موهام رو همونطور که می‌گفتی زرد می‌کنم و دوباره میشم گل زردِ تو... فقط برگرد تا دوباره زندگیم کمی خوشی داشته باشه. ببخش که از انتظارت ناامید شدم؛ قول میدم هیچوقت این اتفاق دیگه نیفته.
فقط برگرد یونگی، منتظرم نمون، خودت برای پیدا کردنم تلاش کن چون من نمی‌تونم دنبالت بگردم. اون نخ قرمزی که به انگشت‌هامون بسته شده بود پاره شده و من دیگه نمی‌تونم رد تو رو باهاش پیدا کنم، اما اون نخ رو هنوز نگه داشتم، من هنوز دوستت دارم.




دوست دارم سایلنت ریدرا یه بار هم که شده یه کلمه برام تایپ کنن... :')

My Yellow Flower  (YoonMin) Where stories live. Discover now