یادته اولین بار کجا هم رو دیدیم؟
من خیلی خوب یادمه. تازه اومده بودم سئول، البته نه خیلی تازه، دو ماهی میشد.
ولی دوست دارم از زبون خودم اولین باری که هم رو دیدم بشنوی.
داشتم رمان مورد علاقهم رو برای بار پنجم میخوندم و تو، تو همون تعمیرکاری بودی که خاله استخدام کرده بود تا قفسههای خراب اتاق مهمان که قرار بود اتاق من بشه رو درست کنه.
من فقط روی تخت نشسته بودم و کتاب میخوندم. حوصلهم سر رفته بود و وقتی تو رو دیدم با خودم فکر کردم که چه همصحبتی بهتر از تو؟
درسته یه تعمیرکار بودی ولی من تو رو به چشم یه پسر معمولی دیدم...
سرِ صحبت رو باز کردم و پرسیدم رمانی که توی دستمه رو خوندی یا نه...یه لبخند کوچیک زدی و گفتی اسمش رو زیاد شنیدی و دوست داری بخونیش ولی وقت نمیکنی.
شاید از این خجالت زده بشی ولی دلم خیلی برات سوخت. این عادلانه نبود وقتی من پنج بار این رمان رو خونده بودم و تو حتی نمیتونستی برای یک بار بخونیش.
YOU ARE READING
My Yellow Flower (YoonMin)
Fanfiction- برگرد... + برگردم که دوباره رهام کنی؟ ممکنه بعد از شش سال دوری، دو نفر دوباره به هم برسن؟ جیمین کسی بود که به خواستهی خودش از یونگی جدا شده بود اما کی میدونست حتی بعد از شش سال باز هم نمیتونه اون پسر رو فراموش کنه؟ ⊱ فیک ⊸ گل زردِ من ⊱ ژانر...