Alliance (part 17)

780 154 473
                                    

بهت که گفتم من خواهرشم!

جیمز با حرص دستش رو محکم به میز کوبید و فریاد کشید:

هری استایلز!جواب سوالم رو بده!تو چه نسبتی با لیام جیمز پین داری!؟

هری لپاشو از رو بی حوصلگی باد کرده بود نفسش رو فوت کرد و بی حوصله گفت:

دارم بهت میگم دیگه!من خواهرشم!

جیمز با حرص از جاش بلند شد و صندلی با صدای بلندی روی زمین افتاد.
هری نیشخندی زد و گفت:

واو!نخوریمون!

جیمز یک قدم به هری نزدیک شد و یقشو گرفت:

وقتی افتادی تو زندان اون وقت به ریش من بخند مادرفاکر!

هری بلافاصله جدی شد و اخم کرد:

هیچ مدرکی نداری که مارو بخوای بندازی زندان!مگر اینکه خدای خدایان،اودین به دادت برسه!

جیمز محکم با اعصبانیت مشتی به فک هری کوبید ولی هری همچنان با دهن خونی لبخند میزد.جیمز هری رو به جلو هول داد.
نفس عمیقی کشید و موهاش رو از روی حرص کشید و به شیشه اینه ای خیره شد و سری به عنوان تاسف تکون داد.
مرد پشت شیشه اخمی کرد ومتنی توی پرونده نوشت.
دراتاق بازجویی ناگهان باشدت باز شد و چانیول رو روی زمین پرت کردند.صورت چانیول بخاطر تجمع خون خشک شده قابل تشخیص نبود.
هری با چشمای نگران و ترسیده اسم چانیول رو صدا کرد.
چانیول ناله ریزی کرد و تکونی خورد.هری نفس اسوده ای کشید پس چانیول هنوز زنده بود.
چشم چپ چانیول ورم کرده بود و از ابروش خون چکه میکرد.
صورت هری هم دست کمی ازش نداشت.از بینیش خون میومد و یکی از دندون هاش شکسته بود.
هری با پوزخند بزاق  خونی توی دهنش را روی زمین تف کرد.
جیمز با اخم شدید دست به سینه به دیوید نگاه میکرد که بعد از هول دادن چانیول وارد اتاق شده بود.
جیمز سری به تاسف برای دیوید تکون داد:

تو این بلا رو سرش اوردی کودن؟

دیوید با بیخیالی شونه ای بالا انداخت و گفت:

هی بهش میگفتم نسبتت با لیام چیه هی میگفت مامانشم!منم زدم چشمشو کور کردم!

جیمز با نگاهی پر از درک به دیوید نزدیک شد:

میفهمم...این هم همش میگه خواهرشم!هنوز یک کلمه هم ازشون حرف نکشیدیم!به طور عجیبی بدن مقاومی دارن!

چانیول که تا اون لحظه روی زمین پخش شده بود با نفس عمیقی نیم خیز شد.انگار بلاخره به هوش اومده بود.
دیوید یقه چانیول رو کشید و رو صندلی نشوندش.اگرچه چانیول اونقدرها هم هوشیار نبود.دوباره توی اغما فرو رفت.
جیمز به دیوید خیره شد.هیچ احساسی درون چشماش وجود نداشت.
به طور عجیبی هردو سازمان تصمیم گرفته بودن در این پرونده باهم دیگه همکاری کنن!
جیمز که اعصاب راحت تری نسبت به دیوید داشت دوباره پرونده هردو شخص رو توی دستاش گرفت و گفت:

SHOTGUN {Z.M} [completed]Where stories live. Discover now