سوفیا یه فاک بهم نشون داد و دوباره رو استاد که داشت ریش و پشمشو میخاروند تمرکز کرد .

Thor pov :

لویی : نه قبول نیس خودت پاتو برچین

- : به تو افتاد خودت برچین

لویی : نمیخوام خوشم نمیاد از این بازیه

- : دکتر بازی کنیم ؟؟

نفسشو بیرون فوت کرد و به استاده اشاره کرد : چقد کص میگه ولی ...

- : ببین دانشگاه کلش همینه ، مث یه کص عظیم میمونه که دانشجوها-

لویی : باشه باشه نمیخواد ادامه بدی .... ولی توام به اندازه ی من بددهنی نمیدونم چرا میذارن ازاد ول بچرخی

-: شاید چون من درجه چهارم تو درجه دوازدهی !!

لویی : بازم منطقی نیس

بعد از اینکه اروم زد رو شونه ام بلند شد و کش و قوسی به بدنش داد : دنبالم بیا ، میخوام بازی واقعیو نشونت بدم

***********

لویی : ببین این دانشگاه مث بهشته اگه بتونی خوب ازش استفاده کنی

همونطور که تو راهرو قدم میزدیم برای یکی از دانشجوها که داشت با عجله سمت حیاط میدویید جلو پا گرفت و طرف با مخ پخش زمین شد

لویی : دیدی ؟؟

- : عاممم ... زنده اس ؟؟ تکون نمیخوره

لویی : چیزیش نمیشه ...هییی اتاق رایان اونجاس یه پرینتر جذاب تازه اوردن اتاقش بریم از کونمون پرینت رنگی بگیریم ؟؟

-: فکرشم نکن که نزدیک رایان بشی استیو بفهمه
محومون میکنه و من اینجام که نذارم این اتفاق بیفته

لویی : از کجا بفهمه اخه ؟

-: هییییچ ایده ای ندارم ... ولی ریسک نمیکنم

به اطرافم نگاه کردمو لویی رو کشوندم تو یه اتاقی که میدونستم از اونجا صدام تو بلندگوها پخش میشه .

-: اسم یکی از استادا ؟؟

لویی : عاممم عااا- هارپر لی

صدامو صاف کردم : جناب آقای هارپر لی زنت لخت شده داره وسط حیاط باله میرقصه بیا جمعش کن

هر دومون زدیم زیر خنده و دستمو رو میکروفون گذاشتم که صدای خنده ی من و لویی پخش نشه

- : هارپر در ضمن فیلم بلوجاب دادنتم دارم پخش میکنم گفته بودم اگه دندون بزنی میذارمش تو نت

لویی میکروفونو سمت خودش کشید : سوفیا مامانت لقمه ی نون پنیر اورده برات بیا تحویل بگیر

-: تونی استارک گربه ات داره میشاشه تو گلدون وسط راهرو

خنده هامون شدید تر شد و فقط زور میزدیم که خیلی بلند نخندیم .

12 (l.s)(z.m) -Complete-Where stories live. Discover now