سوفیا:(فکر کردی ما نمیفهمیم کار تو بوده؟؟؟)
زین:(منظورت چیه؟)
سوفیا:(اوپس زینی تو نمیدونی همه اینا زیر سر رفیق فابت بوده؟؟!!)

-:(چرا چرت و پرت میگی؟)
سوفیا:(همه دیدن انفجار از اونجایی ک نشسته بودی شروع شد و کاری کردی که از کلاس اخراج شی که بهت آسیب نرسه.)
تام:(چییییی کار هری نبوووووود.)
سوفیا:(میتونی از هر کی بخوای بپرسی...)

با اخم رومو ازش گرفتم و به بچه ها نگاه کردم...
درسته خیلی باهاشون صمیمی نیسم اما منو دوست خودشون میدونن مگه نه ؟
دوستا پشت همن مگه نه؟

با دیدن پچ پچ کردناشون دنیا روی سرم خراب شد
(سوفیا راست میگه انفجار دقیقا ازون جا بود....اره هری خیلی کارای دیگه هم کرده این که براش چیزی نیست.... انگیزه برای انتقام هم داشت . جکسون!...همیشه ازش میترسیدم) باورم نمیشه...

صدای بلند گو~~همگی دانشجویان به جز کسانی که اسیب دیدگی و سوختگی سطح ۳ دارند سریعا به سالن اجتماعات مراجعه فرمایید.)
نایل:(هری بهش گوش نده باشه؟ما میدونیم کار تو نبوده الانم بیا بریم تو خونه باید همه چیو تعریف کنی.)

****

نایل:(هری من درست فهمیدم یا واقعا لویی ده دقیقه قبل از اون اتفاق کاری کرد ک از کلاس اخراج شی تا اسیبی بهت نرسه؟)
-:(من اینو نگفتم.)
رایان:(اما منظورت همین بود دیگه.... هی من میگم بابا این روحه هم از پشت هم از بغل خیلی خوبه درست باهاش رفتار کنین هی میگین نه ما میترسیم.)

-:(چرا اینو در نظر نمیگیرین که ممکنه کل این اتیش سوزی کار خودش باشع؟)بعد از این حرفم سکوت شد و همشون توی فکر فرو رفتن و باعث شد منم یکم وقت داشته باشم تا افکارمو مرتب کنم... طبق چیزی ک توی جلسه ی سالن اجتماعات گفتن یکی ته سیگارشو که کامل خاموش نشده بود انداخته توی سطل اشغالی ک دقیقا کنار من بود و باعث شده کاغذای توش اتیش بگیره و در اثر گرما مواد شیمیایی که از زنگ پیش اونجا بوده منفجر شن.

زین:(من هنوزم معتقدم کار لویی نبوده.. تازه اون یه بار دیگه هم نجاتت داد. یادته؟اون روز ک تصادف کردی. حالا که به خاطر این اتفاق کل بچه های دانشگاه باهات دشمن شدن بیشتر به کمکش نیاز داری )

تام بیشتر خودشو روی مبل توی بغل رایان جمع کرد و گفت:(حتی اگه کار آقای لویی هم بوده باشه اون ازت محافظت کرد..... اممم ممکنه هزار تا روح خبیث دیگه باشه که بخواد بهت آسیب بزنه... امممم منظورم اینه که با داشتن یه محافظ مث آقای لویی همیشه جات امنه.)

رایان:(اخ قربون دوسپسر چیز فهم . اگه لویی میتونه آینده رو ببینه حتما میتونه کلی کار خفن دیگه هم بکنه مثلا میتونه کاری کنه انجلینا جولی عاشق من شه.)
نایل:(یا یه کوه پیتزا ظاهر کنه... یا حتی ایرلند رو به قوی ترین کشور دنیا تبدیل کنه.)

12 (l.s)(z.m) -Complete-Where stories live. Discover now