• Criminal Minds 🩸

Season 10 E11

╒══════════════════════════╕
⤳ Season 10 ∗ EPISODE 11
Name: Ovr
⤳ Full 138 ⤳
╘══════════════════════════╛

________ دوماه بعد

با ترمز گرفتن ماشین تو فاصله یک متری، بدون تکون خوردن سر برگردوند و تونست بین سهون نشسته پشت فرمون با نیشخند نگاهش کرد اما وقتی که نگاه چانیول رو دید خودش رو جمع کرد و روش رو از بکهیون برگردوند.

به آرومی سمت ماشین چرخید و منتظر پیاده شدن مرد موند؛ چانیول اما با نگاه جدی به سهون، از ماشین پیاده شد و در رو به آرومی پشت سرش بست.

-چیشده؟

سر تکون داد و به محوطه‌ای که با نوار زرد رنگ جدا شده بود اشاره کرد: یک ساعت پیش پیداش کردن.

حینی که دستکش‌های لاتکس رو سمت چانیول می‌گرفت به دختری که کنار درخت ایستاده، کوله پشتی سنگین کمپینگش کنار پاهاش بود اشاره کرد.

بکهیون: اون پیداش کرده، میگه داشته برمیگشته سمت ماشینش که اول فکر میکنه یکی پاش توی تله گیر کرده می‌خواد کمکش کنه ولی بعدش میفهمه جنازه‌س.

چانیول: مثله شده.

با جلوتر رفتن و دید کاملی که به صحنه داشت، جمله‌ی بکهیون رو کامل کرد.

بکهیون: آره، بعدش با ۹۱۱ تماس میگیره و اعلام می‌کنه.

نوار زرد رنگ رو بالا زد و هر دو باهم وارد محوطه ورود ممنوع شدن. دستکش‌هاش رو توی دستش کشید و نگاهش رو اطراف چرخوند. آفتاب درست از وسط آسمون میتابید اما وجود درخت‌هایی با شاخ و برگ‌های پهن باعث شده بود که دو پروژکتور بزرگ توسط گروه بررسی گذاشته بشه.

با رسیدن کنار جسد، مردی که تماما لباس سفید مخصوص پوشیده بود کنارشون ایستاد و ماسکش رو پایین کشید. چانیول اما نگاهش روی تیکه‌های بدنی که اگر میشمرد شاید بیش از ۱۰ تیکه میشد چرخوند. همشون غیر مرتب روی پلاستیکی که به زمین میخ شده، چیده شده بودن.

-میتونم بگم کمتر از ۲۴ ساعت از مرگش گذشته.

حینی که دوربین توی دستش بود به تیکه‌های پای جسد اشاره کرد: با توجه به مقدار خونی که اون قسمت از اعضای بدنش تا به الان از دست داده و کمتر خون لخته داره، بنظر میاد اول پاهاش رو قطع کرده.

بکهیون: وقتی که زنده بوده؟

مرد سر تکون داد: آره، زنده بوده. فکر میکنم طی قطع شدن مچ و زانوش زنده بوده و شاید رون‌هاش هم همینطور. اما بعد مطمئنن از شدت خونریزی و درد مرده.

چانیول با نشستن روی پاش، نگاهش رو، روی تیکه‌های جسد که غیر مرتب اما تمیز چیده شده بود چرخوند.