⬐━━━━━⋆✵⋆━━━━━⬎
⤳ season 7 ∗ EPISODE 26
⤳ Name : Sick Mind
⤳ Full 93
⬑━━━━━⋆✵⋆━━━━━⬏
ن
یشخندی زد : اینا از همه بدترن ... یه مشت متظاهر حال بهم زن
انگشتاش بین موهای هونگ سو جمع شدن و با عصبانیت سرش رو بالا اورد و قبل از اینکه حرفی بزنه محکم صورتش رو دوباره به زمین کوبید
چانیول : اونا هم یکین مثل تو ... اونا بدتر از تو و تو بدتر اونا
دوباره سرش رو به زمین کوبید : همتون یه مشت حرومزاده ی متظاهرین ... تو فرقی باهاشون نداری
هونگ سو : من خدا رو قبول دارم ... خدا هست بهمون نگ
قبل از اینکه حرفش تموم بشه موهاش کشیده شدن و سرش محکم به پایه ی نیمکت کوبیده شد
چانیول : خدایی که تو قبولش داری اصلا وجود نداره! خدا حالش از ادمایی مثل تو بهم میخوره
قبل از اینکه مشتش روونه ی صورت هونگ سو بشه سهون و کریس بودن که به سرعت سمتش رفتن و با گرفتن بازوهاش عقب کشیدنش
کریس : میکشیش
نفسی عمیقی کشید و سعی کرد تا خودش رو کنترل کنه : نمیکشمش ... باید زجه بزنه ... باید مرگ رو جلوی چشمش ببینه و ارزوی مرگ کنه
پوزخند صداداری زد : قرار نیست به همین راحتی و سرعت بذارم تموم بشه
چا وون سمتش رفت و به دستاش دستبند زد و روی زمین ولش کرد
چانیول اما عصبی دستاش رو از بین دستای کریس و سهون بیرون کشید برگشت اما دیدن مین جی که پشت بهشون ایستاده بود چشماش ریز شد
یاداوری تیری که شلیک شد باعث که سریع با قدمای بلند سمتش بره و بازوش رو بگیرهچانیول : مینی
نگاهی به دختر بچه ای انداخت که به پاهای مین جی چنگ زده و دست مین جی پشت کمرش بود
دست روی پهلوش کمی پایین تر گذاشت اما حس رطوبت و گرما باعث شد چشماش درشت بشه و سریع سمت دستاش رو نگاه کنهخونی بودن دستش باعث شد سریع دستش دور مین جی بپیچه و دخترک رو ازش جدا و دست مادرش سپرد
چانیول : احمق
سهون : چیشده؟
برگشت و نیم نگاهی به سهون انداخت : تیر خورده بهش
خم شد و دست زیر بدن مین جی برد و بلندش کردبکهیون : بیارینش اینجا
نگاهی بهش انداخت و با قدمای بلند سمتش رفت ، بکهیون به سرعت کت خودش و پدرش رو تا کرد و روی نیمکت گذاشت
YOU ARE READING
• Criminal Minds 🩸
Fanfiction🍁 Criminal Minds 🌓 🍁 Romance • Action • Crime • Mystery • Detective • Smut • Happy end ✨ 🍁 Chanbaek • Krisho 🍁 Writer: El ( Elnaz_CH ) 👤 🍁 Editor: Luira ( Eli ) توضیح ♦️✨ چانبک و کریسهو! مرکزِ جرم شناسیِ کره جنوبی؛ NCI !! چهار مامور و دو را...