• Criminal Minds 🩸

Season 8 E 2

⬐━━━━━⋆✵⋆━━━━━⬎

⤳ season 8 ∗ EPISODE 2

⤳ Name : Devilish life

⤳ Full 97

⬑━━━━━⋆✵⋆━━━━━⬏

دست خونیش رو بالا آورد و انگشت اشاره ش رو ، روی گلوی خودش کشید و خون رد قرمزی انداخت

چانیول : دقیقا بریدن همین جا

سرش رو کمی کج کرد : اگر دیدی برات سخته بگو

نیشخندی زد : خودم برات انجامش میدم

قبل از اینکه بتونه از کنار پسر کوچیکتر رد بشه ، یقه ی پلیورش مابین انگشتای کشیده ش مچاله شد و مجبورش کرد تا وایسته و سمتش برگرده

بکهیون : چی زر میزنی چانیول؟

با خم شدن سمت بکهیون ، خیره شد توی چشماش : واقعا نمیدونی؟

سرش رو بالاتر گرفت و اجازه داد گردنش کاملا مشخص باشه و دید کافی ازش به بکهیون بده

چانیول : این

ابروهاش رو بالا داد : نمیخوایش؟

دندون روی هم سایید و با جلو کشیدن یقه ی چانیول ، فاصله ی چند سانتیه بین صورتاشون رو کمتر کرد

بکهیون : اگر بخوام گردنتو بزنم میزنم ، لازم ندارم تو فداکاری کنی بخاطرم خودت انجامش بدی!

مکثی کرد : ولی حتی اگر ازم متنفری حق نداری همچین حرفایی بهم بزنی!

چشماش درشت شد و دستاش رو به دو طرف باز کرد : تنفر؟

حالت صورت و چشماش توی ثانیه ای تغییر کرد و بکهیون فقط همون سردی خالص بود که از مرد قد بلند مقابلش حس میکرد

با بی حسی و صدای ارومی زمزمه کرد : بهت گفته بودم هیچکس نمیتونه پارک چانیول رو به کاری مجبور کنه نه؟ گفته بودم هیچکس نمیتونه باعث ترس تو وجود و چشمای چانیول بشه! هزار بار بهت گفتم که هیچکس و هیچ چیز نمیتونه باعث بشه چانیول التماس کسی رو کنه!

مکثی کرد : حتی هیچکس نمیتونه نفس چانیول رو به این راحتیا قطع کنه! هیچ احدی نیست که بتونه باعث اینا بشه

کمی عقب رفت و نگاهش روی بکهیون چرخید : ولی من دارم به تو میگم اگر خواستی بگو تا خودم نفسم رو برات ببرم!

چشم ریز کرد : به این میگی تنفر ... احمق؟

نگاهش توی چشمای درشت چانیول چرخید و اروم زمزمه کرد : حالمو بهم میزنی!

در جواب پسر کوچیکتر نیشخندی زد : تو هم همینطور

دست بکهیون که روی یقه ش بود رو جدا کرد و بدون حرف دیگه ای برگشت و سمت ماشینش که کمی دورتر بود راه افتاد

با نفس عمیقی هردو دستش رو توی جیباش جا داد و قدماش رو محکم و کوتاه برداشت و بدون اینکه حتی نگاهی به پشت سرش بندازه به راهش ادامه داد و مابین درخت های سر به فلک کشیده ی جنگل گم وگور شد