جیمین به محض رسیدنش به خونه نشسته بود پای لپتاپ و تو سایتهای مختلف دنبال یادگیری سکس گی بود. استرس داشت و کم کم داشت پشیمون میشد.مدام فکرهای مختلفی به ذهنش میرسید که امشب نره و بعد هم به یونگی بگه که کل ماجرا یه جرات و حقیقت مسخره بوده.
دیگه نزدیک های عصر بود که لپتاپش رو بست وعصرونهای خورد و به سمت حمام رفت.
حسابی خودش رو تمیز و مرتب کرد و لباسای مورد نظرش رو تنش کرد و نگاهی به ساعت انداخت.
استرس داشت، نشستنش تو اتاق داشت دیوونش میکرد. معدش یه جوری بود و تهوع داشت. مدام داشت به خودش دلداری میداد که باتم شدنش باعث نمیشه که مردونگیش از بین بره و سعی میکرد به لذتی که قراره تجربه کنه فکر کنه.
مدام حرفای کسایی که تو اینترنت خونده بود رو با خودش مرور میکرد.
یه سری ها میگفتن درد داره و خیلی اذیت شدن یا حتی خونریزی کردن، یه سری ها هم میگفتن که پارتنرشون خیلی مراقبشون بوده و جز اولش درد دیگهای احساس نکردن.
جیمین دیگه نمیتونست تحمل کنه برای همین از خونه زد بیرون و به طرف خونهی یونگی به راه افتاد. اگر یکم بیشتر فکر و خیال میکرد کلا بیخیال میشد.
--------------------------------------
🔞🔞اين پارت اسماته، اگر حساسيد تا اخر پارت رو نخونيد🔞🔞به خاطر ترافیک حدود ۹:۳۰ شب رسید. خوب بود خیلی هم زود نیمده بود.
ماشین رو پارک کرد و با استرس نگاهی به خونهی یونگی انداخت، لبش رو گاز گرفت رو نفسش رو با کلافگی بیرون داد و در زد.
به ثانیه نکشید که در باز شد و چهرهی یونگی نمایان شد.
یونگی لبخند محوی زد و بدون حرف رفت کنار تا جیمین وارد بشه.
-بشین.چیزی میخوری برات بیارم؟ گرسنت نیست؟
جیمین که با زور صداش در میومد با صدای آرومی گفت:
+عصرونه خوردم سیرم.
یونگی سری تکون داد و بدون حرف روی تشک، کنار جیمین نشست و سرش رو پایین انداخت.
خودش هم مضطرب بود و از رنگ پریدهی جیمین مشخص بود که وضع اون بدتر از خودشه.
یونگی نفس عمیقی کشید و به جیمین نزدیکتر شد. باید کنترل رو بدست میگرفت و اون روی خودش رو به جیمین نشون میداد.
![](https://img.wattpad.com/cover/289085795-288-k311697.jpg)
YOU ARE READING
Unexpected Love |Yoonmin|
Fanfictionدو آدم از دو دنیای متفاوت، با داشتن شخصیت های پنهان، درگیر قراردادی میشن به نام "عشق" ――――――――――――――――――――― •پسر توی صورتش داد و بیداد می کرد و یونگی محو چشمای قلدرِ معروف دانشگاهش شده بود. لبخندی که بی شباهت به پوزخند نبود زد و پشتش رو به جیمین کر...