Ep 11:پیچیدگی

25 6 2
                                    

از دید سئوهیون

روی تخت دراز کشیده بودم و به سقف اتاق نگاه میکردم.امروز روز سختی بود چون مجبور شدم کل روز از دست بکهیون پنهون بشم.

"هیون...!!!در رو باز کن"
کای در حالی که پشت سر هم به در اتاقم میکوبید گفت.
در اتاق رو باز کردم و با قیافه پکر و داغونش روبرو شدم.

"مشکلی پیش اومده؟"
ازش پرسیدم.

"بله!!"
سرم داد زد و من سر جام یخ زدم.

"چی شده؟لازم نیست داد بزنی"

"فقط بگو چرا کل روز از بکهیون دوری کردی و جوابش رو ندادی؟از بس تلفن کرد کلا موبایلم منفجر شد.امروز نتونستم با دوست دخترم تماس بگیرم یا حتی بهش پیام بدم و اون هم به خاطر دوست پسر جنابعالی!!لطفاً باهاش تماس بگیر"
کای گفت و در اتاقم رو توی صورت خودم کوبید.
واقعاً؟!چرا این پسر اینقدر مزاحمه؟!
تصمیم گرفتم باهاش تماس بگیرم.

"الو...سلام"

"کجایی؟چطوری امروز هیچ کجا ندیدمت؟چرا ازم دوری کردی؟هان؟!!جوابم رو بده!!!"
فریاد زد و من مجبور شدم تلفن رو از گوشم فاصله بدم.

"ببین بِک...میخوام چیزی بهت بگم ولی پشت تلفن نمیشه.باید مستقیم ببینمت.پس بیا پارک نزدیک خونه"

"باشه میآم...15 دقیقه دیگه اونجام ولی بهم نگو که میخوای باهام بهم بزنی چون تو مال منی!!چه خوشت بیآد,چه خوشت نیآد"
ناگهانی گوشی رو قطع کرد.

*********************************

حالا توی پارک بودیم,یک مقدار سکوت برقرار بود ولی باتشکر از بکهیون که سکوت رو شکست.

"خب...درباره چی میخواستی باهام حرف بزنی؟"
بکهیون ازم پرسید.

"اااممممم...راستش بکهیون...من..."

"بگذار حدس بزنم.عاشقشم شدی؟"

"چی؟!خیالاتیِ احمقِ کله پوک...نه!!!مسئله اینه که...تهیونگ برگشته..."

"دوست پسر قبلیت؟!"
بعد از این حرف چرا حس کردم لبخندش محو شد و ناراحتی توی چهره اش اومد؟

"ممکنه دوست پسر سابقم باشه ولی هنوز به هم حس داریم.نمیخوام درباره این رابطه قلابی چیزی بدونه پس خواهشاً تا یک هفته ازم دور بمون.هفته بعد برمیگرده...قول میدم...خواهشاً این کار رو برام بکن.التماست میکنم"

"چرا باید کمکت کنم؟تو حالا دوست دختر منی و نه به دوست پسر قبلیت و نه حست به اون اهمیت میدم,تو مال منی!!!فقط من!!!حتی اگه الکی باشه"
با فریاد گفت.
خدای من!!بک دیوونه شده!!چه مزخرفی داره بهم میبافه؟!

"ولی تهیونگ..."

"برام مهم نیست...بیخیالش بشو"

"سعی کردم ولی فایده نداشت"

"پس عاشق یکی دیگه بشو...مثلاً من،میتونی با من شروع کنی"
گفت و به سرعت تنهام گذاشت,یعنی این یه جور درخواست غیر مستقیم بود؟!

Fake BoyfriendWhere stories live. Discover now