part 69

1.1K 198 98
                                    

Song:Illusion
By:one direction


_یا حضرت جیزز ، اومد!

_خیله خب زین ، ما همه چیزو تمرین کردیم درسته؟تو قرار نیست برینی ، الانم نفس عمیق بکش و مثل دیوونه ها رفتار نکن

زین با لبخند استرسی بلند شد و صندلی لیامو عقب کشید:سلام لی

لیام لبخند زد و نشست:سلوم زینی

زین نشست و با دستاش بازی کرد:عام چیزه ، چی سفارش بدیم؟چی میخوری؟

لیام میتونست استرس زینو حس کنه پس خودشو جلوتر کشید و دستای زینو گرفت:زینی نیازی نیست استرس داشته باشی ، همه چیز اوکیه ، باشه؟

زین سرشو تکون داد و لیام لبخند زد:خب..چه خبر؟

زین شونه هاشو بالا انداخت و خندید:هیچی!این دو روز هری نیومد شرکت همه کارا افتاد گردنم ، البته به نظرم هری بعد از اینهمه لیاقت چند روز استراحت کردنو داشت

لیام سرشو تکون داد:درست میگی ، انگار خیلیم بهشون خوش میگذشت ، لویی خیلی خوشحال بود

زین لبخند زد و لباشو گاز گرفت:خوبه ، اما من میگم بیا درباره ی خودمون حرف بزنیم ، درباره ی لری میشه بعدنم حرف زد مگه نه؟

لیام خندید:هرچی زدی زین بگه!

.
.
.

خمیازه کشید
توی بغل هری چرخید و محکم تر بهش چسبید

هومی کشید و صورتشو به سینه ی مردش مالید

هری لویی رو بیشتر توی بغلش کشید و موهاشو بوسید:صبح بخیر

لویی لبخند زد و لباشو به گردن هری چسبوند:صبح بخیر

هری چشماشو باز کرد و دستشو روی صورتش کشید:باید برم شرکت ، هنوز یه سری از کارای جشنواره مونده

لویی اخم کرد

سرشو بالا گرفت و به هری نگاه کرد

لباشو بیرون داد:نمیشه بری

هری خندید و گونشو نوازش کرد:مجبورم بیبی ، جشنواره که تموم شه تمام مدت در اختیارتم

لویی آه کشید:باشه ، پس منم میام

هری میدونست که لویی نمیتونه تنها تو خونه دووم بیاره از طرفی هم اگه میومد اونجا ، هری دلش برای برای بیبیش تنگ‌ نمیشد

پس سرشو تکون داد:باشه!هرجور که تو میخوای

لویی لبخند زد و با شیطنت دستشو روی سینه ی هری کشید:خب..نظرت درباره ی یه حموم دو نفره چیه؟

هری لباشو گاز گرفت و نیشخند زد:میدونی که ردش نمیکنم!

.

_ اوه گوشیمو فراموش کردم ، بالا جا موند

+اشکال نداره من میرم میارم

Same Ocean Eyes [L.S]Where stories live. Discover now