Song:Illusion
By:one direction
_یا حضرت جیزز ، اومد!_خیله خب زین ، ما همه چیزو تمرین کردیم درسته؟تو قرار نیست برینی ، الانم نفس عمیق بکش و مثل دیوونه ها رفتار نکن
زین با لبخند استرسی بلند شد و صندلی لیامو عقب کشید:سلام لی
لیام لبخند زد و نشست:سلوم زینی
زین نشست و با دستاش بازی کرد:عام چیزه ، چی سفارش بدیم؟چی میخوری؟
لیام میتونست استرس زینو حس کنه پس خودشو جلوتر کشید و دستای زینو گرفت:زینی نیازی نیست استرس داشته باشی ، همه چیز اوکیه ، باشه؟
زین سرشو تکون داد و لیام لبخند زد:خب..چه خبر؟
زین شونه هاشو بالا انداخت و خندید:هیچی!این دو روز هری نیومد شرکت همه کارا افتاد گردنم ، البته به نظرم هری بعد از اینهمه لیاقت چند روز استراحت کردنو داشت
لیام سرشو تکون داد:درست میگی ، انگار خیلیم بهشون خوش میگذشت ، لویی خیلی خوشحال بود
زین لبخند زد و لباشو گاز گرفت:خوبه ، اما من میگم بیا درباره ی خودمون حرف بزنیم ، درباره ی لری میشه بعدنم حرف زد مگه نه؟
لیام خندید:هرچی زدی زین بگه!
.
.
.خمیازه کشید
توی بغل هری چرخید و محکم تر بهش چسبیدهومی کشید و صورتشو به سینه ی مردش مالید
هری لویی رو بیشتر توی بغلش کشید و موهاشو بوسید:صبح بخیر
لویی لبخند زد و لباشو به گردن هری چسبوند:صبح بخیر
هری چشماشو باز کرد و دستشو روی صورتش کشید:باید برم شرکت ، هنوز یه سری از کارای جشنواره مونده
لویی اخم کرد
سرشو بالا گرفت و به هری نگاه کرد
لباشو بیرون داد:نمیشه بری
هری خندید و گونشو نوازش کرد:مجبورم بیبی ، جشنواره که تموم شه تمام مدت در اختیارتم
لویی آه کشید:باشه ، پس منم میام
هری میدونست که لویی نمیتونه تنها تو خونه دووم بیاره از طرفی هم اگه میومد اونجا ، هری دلش برای برای بیبیش تنگ نمیشد
پس سرشو تکون داد:باشه!هرجور که تو میخوای
لویی لبخند زد و با شیطنت دستشو روی سینه ی هری کشید:خب..نظرت درباره ی یه حموم دو نفره چیه؟
هری لباشو گاز گرفت و نیشخند زد:میدونی که ردش نمیکنم!
.
_ اوه گوشیمو فراموش کردم ، بالا جا موند
+اشکال نداره من میرم میارم
YOU ARE READING
Same Ocean Eyes [L.S]
Fanfiction_نایل؟حالت خوبه؟من صدای داد شنی... هری سرشو بالا اورد و پسر با دیدنش انگار کلماتش رو از یاد برد _تو... اون با شوک زمزمه کرد +لو..لویی...!؟ ~roji tommo 2 in fanfiction🖇 1 in larrystylinson🖇 1 in harrytop🖇 1 in harrystyles🖇