Same Ocean Eyes [L.S]

part 59

•🖤•Song:Strong•🖤•
By:one direction

با خستگی خمیازه کشید و با کیوت ترین حالت ممکن چشماشو مالید

درو باز کرد و بدون هیچ حرفی دوباره روی تختش ولو شد و بین ملحفه ها فرو رفت

هری اروم خندید و بعد از بستن در ، کنارش روی تخت نشست

انگشتاشو بین موهای لخت و نرم عشقش فرو برد و اونا رو نوازش کرد

هموزم مثل قبل لوییِ خوابالو مورد علاقش بود

لویی خمیازه بلندی کشید و بدون باز کردن چشماش سرشو روی پای هری گذاشت و باعث شد هری بزرگترین لبخندشو بزنه

_هوممم
لویی مثل یه بچه گربه گونشو به پای هری مالید و با لبخند دوباره به چرت زدنش ادامه داد

هری خم شد و محکم گونه ی لو رو بوسید

کنار گوشش حرفای عاشقانه زمزمه کرد تا اونو دوباره غرق خواب کنه

میدونست که لویی همیشه با اینکار آروم میشه و به خواب فرو میره

البته هدفش از اومدن به اینجا خوابوندن لویی نبود

اون اومده بود تا به لویی یه شام توی یکی از رستورانای محلی اون اطراف پیشنهاد بده
اما حالا نمیتونست از تماشای لویی غرق خواب دست بکشه

درسته ، اونا برای اثبات عشقشون نیازی به رفتن به مکانهای شلوغ گرون و مدرن نداشتن

اونا کنار هم شاد بودن و اهمیتی نداشت که کجا بودن ، چیکار میکردن یا حتی برای چی اومده بودن

اونا فقط میخواستن کنار همدیگه آرامش از دست رفتشونو دوباره به دست بیارن و عشقشونو برای هم فریاد بزنن

و چقدر خوبه که بفهمیم
عشق ، توی برند لباس یا مدل ماشین نیست

عشق پولایی نیست که بی نیاز خرج میشن تا فقط جلوی چشم دوستاشون زرنگ تر و خوشبخت تر به نظر بیان

عشق موجودی حساب یا ظاهر طرف مقابل نیست

عشق جاییه که قلبت بلند تر از همیشه میتپه و خودشو به در و دیوار سینت میکوبه

عشق کسیه که با تمام ضعف ها و نقض هاش تنها کسیه که میتونه آرومت کنه

عشق اون عطریه که روحتو به پرواز درمیاره و تو رو میبره به بهشتی دست نیافتنی

اون پیرهنیه که چند ساله تو کمدت نگهش داشتی تا همیشه با دیدنش یاد خاطره هایی شیرین اما دوری بیوفتی که تسکینی برای همه درد هاتن

اون پسریه که تمام خستگیاش و ناراحتیاشو پشت در خونه میزاره و با تمام انرژی باقی موندش خانوادشو میپرسته

اون دختریه که نمیزاره ثانیه ای سیگار روی لبای عشقش بشینه و آرامش ثانیه ای از وجود عشقش پر بکشه

عشق ، اون اشکیه که حاضر نیستی با لبخندی که دیگران به لبهات هدیه میدن عوضش کنی

اشکی که کسی که عاشقش بودی باعثش بوده
اما تو میدونی که دوباره همون ادم قراره اونو از روی صورتت کنار بزنه ، جاشو ببوسه و برای جبرانش هر کاری از دستش بر میاد انجام بده

عشق ، توی اون غذای گرمیه که با اینکه با کمترین امکانات درست شده بوی عشق و محبت میده

و اره ،‌ عشق قابل مقایسه با هیچ ثروتی توی دنیا نیست
چون هیچ کدوم از اون اسکناسا نمیتونن با ارزش عشق برابری کنن

و هری هیچ وقت قرار نیست عشق لویی رو با پولش بخره

پولی که حاضره هیچ وقت نداشته باشه اما لوییشو کنارش داشته باشه

روی شقیقه ها و موهاش بوسه های نرم گذاشت

و با انگشت شصتش دست لویی که کنار صورتش بود رو نوازش کرد

لویی اونقدر غرق آرامش و لذت بود که حتی نمیتونست یه سانتی متر تکون بخوره

لمسای هری همیشه باعث میشدن بدنش ضعیف بشه ، مثل یه مجسمه ی بی حرکت بشه و بزاره هری هرکاری که میخواد باهاش بکنه

_نمیدونی وقتی اینطوری سرتو روی پام میزاری و مثل گربه کوچولوها خودتو بهش میمالی و لبخند میزنی ، چه کاری با قلبم میکنی لو...

هری کنار گوش لویی زمزمه کرد و گوششو بوسید

به گونه های سرخ پسرش نگاه کرد و لبخند بزرگی زد
همیشه گونه های سرخ لویی رو میپرستید

سرشو به تاج تخت تکیه داد و با تمام وجود از بودن لویی کنارش لذت برد

و اره ، مهم نبود اگه میز ارزون قیمتی که توی اون رستوران رزرو کرده بود امشب خالی بمونه

🖤🖤🖤

سلام :)

قرار بود فردا آپ کنم اما طاقت نیاوردم الان آپ کردم

خب دیگه
دستمال یزدی و برف شادیاتونو هم در بیارید ک دیگه بگایی تموم شد

یه ایده هاییم برای ادامه ی فف دارم ک خودم خیلی دوستشون دارم😎😈
پس منتظر باشید

برای فف بعدم چندتا ایده داریم که روشون کار میکنیم و یکیشو انتخاب میکنیم

که پارگی های یکیشون زیاده😎😂

دعا کنید اون انتخاب نشه😂

پس نخ سوزن به دست باشید ک این فف تموم شد سریع میریم سراغ اون یکی

ووت و کامنتای پارتای قبلم درست کنید لطفا☁️🍃🍭

بوص🍉

~r