part 19 (2)

1.3K 246 274
                                    

•🖤•song:Say something •🖤•
By:Isak danielson

اگه چپتر قبلو نخوندید حتما اینکارو بکنید

لیزا سرشو تکون داد:خدای من!هری تو واقعا اون حرفا رو به اون بچه ی بیچاره زدی؟

هری اه کشید:من..
حرفشو ادامه نداد و دستشو روی صورتش کشید

لیزا بعد از چند ثانیه سکوت سوالشو به زبون اورد

_شما...

هری منظور لیزا رو فهمید و حرفشو قطع کرد:نه ، این پایان ما نبود!

"_نه!دیگه بسه ، من نمیتونم بشینم تا اقا یه هفته یه هفته برگشتنشو عقب بندازه!من دیگه طاقت ندارم!

+میخوای...بری پیشش؟
جوانا با شَک پرسید

لویی سرشو تکون داد:میتونی برام بلیط بگیری؟"

"به هتل بزرگ‌ و مجلل نگاه کرد
دهنش از تعجب باز مونده بود

هری همچین جایی اقامت میکنه؟

جلوی رسپشن ایستاد و از دختر سوال کرد:ببخشید دوست پسر من اینجا اقامت میکنه ، میتونم شماره ی اتاقشو داشته باشم؟

دختر با چشمای ریز شده به لویی نگاه کرد:اسمش؟

_هری!هری استایلز!

دختر شونشو بالا انداخت:در هر حال ما نمیتونیم چیزی به کسی که باهامون هماهنگ نشده جواب بدیم!

لویی جلو تر رفت:خواهش میکنم!من میخوام سوپرایزش کنم!اگه بهش اطلاع بدید دیگه سوپرایز نمیشه!

گفت و پاپی آیزشو به دختر نشون داد

دختر اه کشید:دردسر درست نکن برام!اتاق ۲۲۸

لویی جیغ ارومی از زوق کشید و تشکر کرد "

"هری درو باز کرد

_سلااام عزیزمم

هری تلو تلو خورد ، عقب رفت و روی تخت افتاد

مستی بیش از حد و سرگیجش باعث میشد فرد مقابلشو تشخیص نده

+لو...بلاخره اومدی؟

دختر منظور هری رو نفهمید اما اهمیت نداد و جلوتر رفت:اومدم عزیزم ، امشب قراره کلی بهمون خوش بگذره "

Same Ocean Eyes [L.S]Where stories live. Discover now