part 11

1.3K 259 88
                                    

•🖤•song:half a heart•🖤•
By:one direction

_هری!؟معلومه کجایی پسر؟وقت چند روز پیشو چرا کنسل کرده بودی؟

هری همونطور که سوار ماشینش میشد و با سرش به راننده سلام میکرد جواب داد:یه مهمونی دعوت شدم ، نتونستم بیام

_اها ،خب کی میبینیم همو؟

هری به ساعتش نگاه کرد:یه ساعت دیگه ، بیا کافه ی بیچ وود

.

با دیدن خانم میانسال شیک پوش بلند شد تا اونو متوجه خودش کنه

لیزا با دیدن هری به سمتش اومد

+هر روز جذاب تر از دیروز!
هری تعریف کرد و صندلی لیزا رو عقب کشید تا بشینه

و بعد از جلو کشیدنش سر جای خودش نشست

_کم لاس بزن استایلز!

هری خندید و لیزا پرسید:چه خبر؟شرکت در چه حاله؟

هری شونه هاشو بالا انداخت:دارم مدلا رو برای کت واک و جشنواره اماده میکنم ، پیشرفت کوچیکی داشتیم

_عالیه!حال روحیت چطوره؟از آنه شنیدم که انگار چند روز پیش حالت بد شده...

هری سرشو تکون داد :اره...

_کابوسات...مگه نه؟

هری سرشو تکون داد و اه کشید:کاری نمیشه کرد ، میگذرونم ، چی میخوری بگم برات بیارن؟

_هومم ، فک کنم خودت بدونی!

هری خندید ، اون زن عاشق اون کیکا بود و هر دفعه به میمودن به این کافه ، همینو سفارش میداد

هری پیشخدمت رو صدا کرد و یه چایی یورکشایر برای خودش و یه چیز کیک برای لیزا سفارش داد

_بازم چایی؟بچه تو خسته نشدی از بس چایی و قهوه خوردی؟

هری خندید و ابروهاشو بالا انداخت:فک میکنی برا چی انقد خوش هیکلم؟

لیزا خندید و 'از خود راضی' ای زیر لب گفت
و هری هم همراهش خندید

_مامانت خیلی نگرانته هری!

هری به چاییش نگاه کرد:اره..

_اون میخواد تو کنار یه نفر شاد باشی اما تو...

هری حرف لیزا رو قطع کرد:مشکل همینجاست!من غیر از اون نمیتونم با کس دیگه خوشحال باشم لیز ، مامانم اینو نمیفهمه!

لیزا هوفی کشید و لحنش جدی تر شد:هری اون رفته!تو نمیتونی برش گردونی!

هری عصبی شده بود:لیزا تو روانپزشک منی ، تو باید کمک کنی بهتر شم! نه با یاد اوری اینکه کسی که چندین ساله دارم تو خیالم باهاش زندگی میکنم دیگه بر نمیگرده ، بد ترم کنی

حالا لیزا هم عصبی شده بود:هری تنها راه خوب شدنت فراموش کردن اون پسره!اینو میفهمی؟

هری اخم کرد و بلند شد:میدونید چیه خانم همیلسون؟تا وقتی که این عقیده رو برای درمان بیمارتون دارید فک نمیکنم نیازی به جلسات مشاورتون داشته باشم

موبایلشو برداشت و به سمت در رفت

_هری!هری!خدای من..
دستشو روی صورتش گذاشت و هوفی کشید
تند رفته بود...

💞💞💞

سلام :)

اینم پارت ۱۱
امیدوارم لذت ببرید

خیلی کم بود میدونم ، اما قول میدم بعدی زود آپ بشه

و همینطور ک دیدید به قولم عمل کردم و زود آپ کردم با اینکه ووتا به شرط نرسیده بود

اما کامنتا خیلی خوب بودن ممنون🥺

دوستون دارمم مرسی ک میخونید

~roji tommo
•donimr

این ستاره رو این پایینو میبینید؟👇
اره همینو انگشت‌ کنید ، نگران نباشید انگشتاتون گیر نمیکنه😂

Same Ocean Eyes [L.S]Where stories live. Discover now