از این پارت به بعد ، پارتا مهمن ، ووت و کامنت بزارید تا زود آپ کنم ، وگرنه نمیکنم😎
•🖤•song:girl amlighty•🖤•
By:one direction
چشماشو دور خونه چرخوند اما پسر رو پیدا نکرد
خرید هارو روی اپ گذاشت و گوشیش رو از جیب جینش در اورد
_چیه تایلر؟
تایلر خندید و روی صندلی کنار اپن نشست:سلام عزیزم ، منم دلم برات تنگ شده بود
پسر پشت خط خسته خندید:میدونی هیچ وقت این چیزا رو بهت نمیگم!
تایلر اه کشید و تظاهر کرد که قلبش شکسته:خدای من،تو قلبمو شکوندی!
الکی هق هق کرد
_کصنمک بازی در نیار تایلر ، به کلیفورد و بروس غذا دادی؟
تایلر چشماشو چرخوند:من تازه رسیدم خونه!بچه هات میتونن ۵ دیقه هم صبر کنن!خدمتکار که استخدام نکردی!
_لوس بازی در نیار ، به سگا غذا بده بعدشم یه شامی چیزی درست کن که دارم از خستگی و گشنگی میمیرم!
تایلر صداشو زنونه کرد و جیغ کشید:برو به همون در و داف های سر کارت بگو واست شام درست کنن مستر تاملینسون!
لویی خندید:نهه ، من میخوام تو برام درست کنی!
تایلر پوزخند زد:باز داری خرم میکنی ، نه؟
_عامم..شاید؟
تایلر خندید و اه کشید:باشه ، خر شدم ، زود بیا خونه.
لویی اروم خندید :میبینمت
تایلر تلفونو قطع کرد و گوشیشو روی میز انداخت:خب...عاشق لویی تاملینسون شدن هم عواقب خودشو داره!
.
لویی زیر چشمی به تایلر اخمو نگاه کرد و ریز خندید
_چیه الان انتظار داری نازتو بکشم؟
تایلر دست به سینه شد و اخمشو پر رنگ تر کرد:نه!
لویی بی صدا خندید :خوبه!
تایلر دندوناشو به هم فشار داد
'کسکش'
تو دلش فحش داد و دوباره به تلویزیون خیره شدبروس و کلیفورد تو بغل لویی خودشونو جا داده بودن و گهگداری لیسش میزدن
لویی هم میخندید و نازشون میکردلویی یه نگاه ریز به تایلر عصبی انداخت و جوری که تایلر بشنوه کنار گوش کلیفورد زمزمه کرد:باید براش دوست پسر پیدا کنیم ، وضع هورموناش خرابه
تایلر چشم غره رفت:هاهاها!
زیر لب زمزمه کرد:استایلز حق داشته که ولت کرده ، خیلی بد اخلاقی
اما وقتی چهره ی خالی از احساس لویی رو دید سریعا از حرفش پشیمون شد
+هی..عامم..منظورم..چیز بود...میدونی؟
لویی شونه هاشو بالا انداخت:اشتباه نمیگی ، حتما مشکل از من بوده که ولم کرده ، خب بهش حق میدم ، کی یکی مثل منو میخواد؟
لویی نیشخند زد و شونشو بالا انداخت
تایلر خودشو کنار لویی کشید و شونه هاشو بغل کرد:لوو..تو میدونی که من منظوری نداشتم . مگه نه؟
لویی سرشو تکون داد و بلند شد:مهم نیست ، قهوه میخوری؟
تایلر اه کشید و سرشو تکون داد
'لعنت به من'
💚💚💚
هااای😎
با ورود بگا دهنده و با شکوه لویی به فف چطورید😎
همونطور ک اول پارت گفتم از پارتای مهم بعدی خبری نیس تا ووت و کامنت خوب نزارید😎
خب حالا خوشحالید ک فهمیدید لویی کجاس؟😂😂
تایلرم ک رید😂
جدی واسه این پارت کامنت خوب میخوام😐
زود باشید😎😂اره دیگه😎
بوص به همه😎
راسی واسه ی تبریکای تولدم مرسی جدن عشقولیا😍
دوستتون دارم خودتون میدونید😍
~roji tommo💚
•donimr💙
YOU ARE READING
Same Ocean Eyes [L.S]
Fanfiction_نایل؟حالت خوبه؟من صدای داد شنی... هری سرشو بالا اورد و پسر با دیدنش انگار کلماتش رو از یاد برد _تو... اون با شوک زمزمه کرد +لو..لویی...!؟ ~roji tommo 2 in fanfiction🖇 1 in larrystylinson🖇 1 in harrytop🖇 1 in harrystyles🖇