part 14

1.3K 265 220
                                    

از این پارت به بعد ، پارتا مهمن ، ووت و کامنت بزارید تا زود آپ کنم ، وگرنه نمیکنم😎

•🖤•song:girl amlighty•🖤•
By:one direction


چشماشو دور خونه چرخوند اما پسر رو پیدا نکرد

خرید هارو روی اپ گذاشت و گوشیش رو از جیب جینش در اورد

_چیه تایلر؟

تایلر خندید و روی صندلی کنار اپن نشست:سلام عزیزم ، منم دلم برات تنگ شده بود

پسر پشت خط خسته خندید:میدونی هیچ وقت این چیزا رو بهت نمیگم!

تایلر اه کشید و تظاهر کرد که قلبش شکسته:خدای من،تو قلبمو شکوندی!

الکی هق هق کرد

_کصنمک بازی در نیار تایلر ، به کلیفورد و بروس غذا دادی؟

تایلر چشماشو چرخوند:من تازه رسیدم خونه!بچه هات میتونن ۵ دیقه هم صبر کنن!خدمتکار که استخدام نکردی!

_لوس بازی در نیار ، به سگا غذا بده بعدشم یه شامی چیزی درست کن که دارم از خستگی و گشنگی میمیرم!

تایلر صداشو زنونه کرد و جیغ کشید:برو به همون در و داف های سر کارت بگو واست شام درست کنن مستر تاملینسون!

لویی خندید:نهه ، من میخوام تو برام درست کنی!

تایلر پوزخند زد:باز داری خرم میکنی ، نه؟

_عامم..شاید؟

تایلر خندید و اه کشید:باشه ، خر شدم ، زود بیا خونه.

لویی اروم خندید :میبینمت

تایلر تلفونو قطع کرد و گوشیشو روی میز انداخت:خب...عاشق لویی تاملینسون شدن هم عواقب خودشو داره!

.

لویی زیر چشمی به تایلر اخمو نگاه کرد و ریز خندید

_چیه الان انتظار داری نازتو بکشم؟

تایلر دست به سینه شد و اخمشو پر رنگ تر کرد:نه!

لویی بی صدا خندید :خوبه!

تایلر دندوناشو به هم فشار داد
'کسکش'
تو دلش فحش داد و دوباره به تلویزیون خیره شد

بروس و کلیفورد تو بغل لویی خودشونو جا داده بودن و گهگداری لیسش میزدن
لویی هم میخندید و نازشون میکرد

لویی یه نگاه ریز به تایلر عصبی انداخت و جوری که تایلر بشنوه کنار گوش کلیفورد زمزمه کرد:باید براش دوست پسر پیدا کنیم ، وضع هورموناش خرابه

تایلر چشم غره رفت:هاهاها!

زیر لب زمزمه کرد:استایلز حق داشته که ولت کرده ، خیلی بد اخلاقی

اما وقتی چهره ی خالی از احساس لویی رو دید سریعا از حرفش پشیمون شد

+هی..عامم..منظورم..چیز بود...میدونی؟

لویی شونه هاشو بالا انداخت:اشتباه نمیگی ، حتما مشکل از من بوده که ولم کرده ، خب بهش حق میدم ، کی یکی مثل منو میخواد؟

لویی نیشخند زد و شونشو بالا انداخت

تایلر خودشو کنار لویی کشید و شونه هاشو بغل کرد:لوو..تو میدونی که من منظوری نداشتم . مگه نه؟

لویی سرشو تکون داد و بلند شد:مهم نیست ، قهوه میخوری؟

تایلر اه کشید و سرشو تکون داد

'لعنت به من'

💚💚💚

هااای😎

با ورود بگا دهنده و با شکوه لویی به فف چطورید😎

همونطور ک اول پارت گفتم از پارتای مهم بعدی خبری نیس تا ووت و کامنت خوب نزارید😎

خب حالا خوشحالید ک فهمیدید لویی کجاس؟😂😂

تایلرم ک رید😂

جدی واسه این پارت کامنت خوب میخوام😐
زود باشید😎😂

اره دیگه😎

بوص به همه😎

راسی واسه ی تبریکای تولدم مرسی جدن عشقولیا😍

دوستتون دارم خودتون میدونید😍

~roji tommo💚
•donimr💙

Same Ocean Eyes [L.S]Where stories live. Discover now