Same Ocean Eyes [L.S]

part 43

•🖤•Song:Done for me•🖤•
By:charlie puth

_هری پاشو

+نمیخوام ولم کن
هری با صدای گرفته از زیر پتو گفت
و حرص زینو بیشتر در اورد.

_هری بهت میگم پاشو بریم ، جلسه ی مهم داریم!

هری مثل بچه ها نق زد:اصن کیرم تو جلسه ، من لوییمو میخوام ، لوییمو بیار میام!

زین موهاشو کشید:الان لویی از کجام بیارم اخههه

هری شونه هاشو بالا انداخت:من. لویی. مو. می. خوام.

پاهاشو به تخت کوبید و غر زد

زین باورش نمیشد هری میتونه تا این حد بچه و غیر قابل کنترل باشه

_میدونی چیه هری؟تو سی سالت نیست ، سه سالته!سه سال!

.

×اقای استایلز توی جلسه حضور پیدا نمیکنن؟
یکی از شرکا پرسید

زین و لیام بهم نگاه کردن و زین آه کشید

_خیر ، یه کار مهمممم داشتن نیومدن
گفت و چشماشو نامحسوس چرخوند

مرد آهانی زیر لب گفت و سرشو تکون داد:باشه ، پس میتونیم جلسه رو شروع کنیم

.

_هری واقعا حالش خوب نیست
زین آه کشید

لیام دستشو روی کمر زین گذاشت:با لویی حرف میزنم

زین لبخندی زد و سرشو تکون داد:ممنونم عزیزم

لیام هم متقابل لبخند زد

دور و بر رو نگاه کرد و وقتی مطمئن شد که کسی نیست گونه ی زینو سریع بوسید و رفت

زین لبخند بزرگی زد و دستشو جای بوسه ی لیام گذاشت

حالا میتونست حال دیروز هری رو کمی درک کنه

.

_عمرا لیام!

لیام آه کشید:ببین لویی ، زین همه چیزو برای من تعریف کرده ، هری واقعا توی این چند سال حالش خوب نبوده ، حتی چندین بار تا دم مرگ رفته!اون پشیمونه!اگه یه روز با تظاهر اینکه همو اصلا نمیشناسید باهم بگذرونید شاید بتونید مشکلتونو حل کنید!چیزی نمیشه که!

لویی اخمشو پررنگ تر کرد و دست به سینه شد:من عمرا پامو توی خونه ای بزارم ک اون دختره ی دراز توشه!

لیام دستشو روی صورتش کشید:لویی ، هری و کندال فقط دوستن ، زین میگه هری چندین ساله حتی به کسی غیر از تو فکر نکرده!

لویی اخم کرد :چیشده طرف اونو میگیری؟تا چن روز پیش که میخواستی پارش کنی!

لیام چشماشو چرخوند:چون قضیه رو از دید هری ندیده بودم!

لویی به پایین نگاه کرد

'اون چندین بار تا دم مرگ رفته و برگشته!'
اه کشید

تو دلش زمزمه کرد:هزای من

_باشه!اما منم شرط های خودمو دارم!

.

در رو باز کرد و با دیدن کندال چشماشو چرخوند:چی میخوای؟

کندال اخم کرد و هری رو کنار زد:توعم مث اون عشق عزیزت بی ادبی!

هری واقعا نمیفهمید چرا هرکی میاد دم در این خونه باید کنارش بزنه و بره تو!؟

در رو بست و به کندال که حالا داشت آبجویی که از یخچالش برداشته بود رو میخورد نگاه کرد:خب؟

_خب که خب!
کندال گفت و یه قلوپ دیگه از نوشیدنیش خورد

هری چشماشو چرخوند و روی صندلی پایه بلند کنار اپن نشست:کارتو بگو

_اومدم باهم حرف بزنیم!

هری چشماشو چرخوند:تو به لویی بی احترامی کردی ، به من بی احترامی کردی ، مثل یه بچه کوچولو قهر کردی و رفتی ، چه حرفی مونده؟

کندال دستشو روی صورتش گذاشت:خیله خب خیله خب !اومدم عذر خواهی کنم

هری نیشخند زد:کندال جنر و عذرخواهی؟

کندال اخم کرد:چس نکن هری!من معذرت میخوام توعم باید قبول کنی چون عاشقمی!

هری خندید و کندالو که سعی میکرد خودشو تو بغلش جا بده بغل کرد

+خیلی احمقی!

کندال شونشو بالا انداخت:نه بیشتر از تو!

❣❣❣

هاااای

امیدوارم خوشتون بیاد🥺

درباره ی ام وی هری ام اصلا صحبت نمیکنم...😭😂

بوص به همگی

مراقب خودتون باشید

و منتظرم پارت بعدم باشید😏😎

👋👋👋

~r