33.

4.3K 716 170
                                    

بچه ها رای و نظر نمی‌دید، بعد میایید می پرسید این کدوم چنل تلگرام آپ میشه؟؟ خدایی این انصافه؟؟ من وقتی که برای ترجمه میذارم از وقت خوردن و خوابیدنم میزنم چون سرم خیلی شلوغه.
اگر واقعا اینقدر برای زحماتم ارزشی قایل نیستید باشه...
من قبلا خودم چنل داشتم ولی واسه آدم هایی از همین دست که می خوندن و نظر نمی‌دادن بستمش البته چنل اولم که ۴۵۰۰ نفر بود سال ۹۴ اینا ریپورت شد هیچ....

اما اگر واقعاً نهایت تشکر تون از یه نویسنده و مترجم همینه باشه این چنل ها فیکشن میذارم یا آیدیم رو سرچ کنید یا #Mia هرجا یجوری پیدا میشم

@ worldwide_jin
@ army_area
@ namjin_land
@ BTSIR7_FF
@ namjination

ممنون از کسانی که رای و نظر میدن تا بتونم روزم رو به روز بعد برسونم. ⁦(^._.^)ノ⁩

کشش (اشتیاق) | Crave

33

از دید جیمین

این یک فاجعه است. همه چیز بهم ریخته. جین داره گریه میکنه و فریاد می کشه، نامجون داره از ترس سکته می کنه، جونگ کوک از اتاقش بیرون نمیاد، هوسوک داره تلاش میکنه تهیونگی که داره گریه میکنه رو آروم کنه که همین الان به همه اعلام کرده بارداره.

درسته.

منم توی اتاقم پنهان شدم، دارم شکم در حال بزرگ شده ی خودم رو ماساژ میدم و سعی میکنم که نقاشیم رو بکنم و از دردسرهای اون ها دور بمونم. یونی هیچ کجا نیست و احتمالا اونم توی اتاق خودش قایم شده.

یعنی منم اگه اعتراف کنم و بگم احمق بودم و حالا دارم یک بچه رو توی شکمم حمل میکنم؛ همه چیز اینجوری بهم میریزه؟

خب این ترسناکه.

یک صدای بستن بنگ بلند باعث شد از جام بپرم و یک نفر از خونه زد بیرون. در حالی که فین فین می کردم، گوش هام رو پوشوندم و مداد شمعی از دستم افتاد. بعد نگاهم رو به سمت در چرخوندم و چشمم رو باز کردم و چشمم به یونی افتاد.

همین هم باعث شد بزنم زیر گریه، دست هام رو واسش باز کردم، اون هم اومد و من رو توی بغلش بلند کرد و برد توی اتاق خودش؛ می شنیدم که زیر لب داره به 'هرزه های احمقی که صداهاشون بیش از حد بلنده' فحش میده و نق میزنه.

من رو نشوند روی تختش، موهام رو نوازش کرد و پرسید: "حالت خوبه؟" بعد سریع کنارم روی تخت نشست.

دست هام رو دورش حلقه کردم و سرم به سینه اش تیکه دادم، سرم رو تکون دادم:" من میترسم. همین الانشم راجب بچه خیلی ترسیدم حالایی که میبینم اینقدر دردسر شده بیشتر میترسم! جین من رو میکشه. نـ-نمیتونم بهش بگم."

نفسم رو بیرون دادم، اون پشتم رو مالید،

گفت:" تو من رو داری، جیمین. بهت که گفتم خودم کمکت میکنم."

Crave | Per TranslationWhere stories live. Discover now