friends with benefits (L.S)

3

محافظش در ون مشکی رنگ با شیشه های دودی رو باز کرد و همینجور که وظیفه ی محافظت از هری رو انجام میداد اونو به سمت ساختمون بلند تلوزیون هدایت میکرد
پاپاراتزی های زیادی اونجا بودن و یکسره اسم هری رو صدا میزدن فلش دوربیناشون تو ذوق میزد
فصل پروموی فیلم جدید هری بود و این موقع پاپاراتزیا همه جا بودن

هری تو کارش کاملا موفق بود. یه جوون کم سن و سال ولی بسیار موفق . اون بازیگری رو از بچگی شروع کرده بود و حالا تو اوج بود یه جورایی میشد گفت سوپر استار بود

البته اون وارد عرصه ی مد و فشن هم شد ولی بیشتر به جای مدلینگ روی طراحی لباس وقت میذاشت و حالا برند مخصوص خودش رو داشت و دوست نزدیکش کارا خیلی بهش تو این کار کمک کرد و با هری شریک شد

وقتی وارد آسانسور شدن هری عینک آفتابیش رو داد بالا تا موهاش جلوی چشمش نریزن
راستش اون واسه امروز یکم مضطرب بود
این برنامه ی بزرگیه و هری قراره با تبلیغ فیلم جدیدش تو این برنامه ی محبوب بدرخشه
اره هری همون موقع که لویی بهش زنگ زد میتونست موافقتش رو اعلام کنه از خداش بود ! ولی اون دوست داره مردم دنبالش باشن بهش نیاز داشته باشن و واسه به دست اوردنش تلاش کنن
هری دفعه های قبل هم که از طرف برنامه ی لویی دعوت شده بود هم میتونست قبول کنه ولی اون دنبال یه زمان خاص و موقعیت خاص میگشت میخواست حضورش تو این برنامه خیلی به چشم بیاد و همه درباره اش حرف بزنن، پس صبر کرد و موقعیت طلایی اومد سراغش و اون فکر میکنه با لویی خوش میگذره ! اون بامزه اس و شوخه و باحاله و هری حس میکنه اون پشت دوربین خیلی بهتر باشه

شاید فکر کنین هری آدم مغروریه ولی اصلا اینطور نیست چون اگه به نظرش مسخره نبود اون با یه کاغذ و خودکار میدویید طرف لویی و ازش امضا میخواست
هری فن لوییه بالاخره اون شو تلوزیونی مورد علاقشه. جوکا و اذیتا و مزه پرونی های لویی همیشه اونو میخندونه
دروغه اگه بگه دلش نمیخواد که با لویی دوست باشه

"هی ببینین کی اومده جناب سوپر استار"

لویی بعد از اینکه هری وارد اتاق شد با صدای بلند و خنده گفت طرفش رفت
هری به خندید به گرمی دست لویی رو فشرد

"اره بالاخره من اینجام"

لویی همیشه از خنده های هری خوشش میومد همیشه فکر میکرد شبیه یه پسر ۵ساله وقتی دارن قلقلکش میدن میخنده و راستش فکر نمیکرد هری از اینکه اونجاست انقدر ذوق زده باشه ! خب انقدر دوست داشت چرا زودتر نیومد ؟! ولی حقیقتش اینه که این ایگنور شدنای قبلی و این یهویی اومدن هری اینجا به نفعش شده بود

"خب منو که میشناسین و اون بلوندی هم که با گوشی اونجا وایساده و فیلم و عکس میگیره میذاره تو اسنپ و اینستای برنامه همکارم نایله یه جورایی آچا فرانسه ی اینجاست"