فلیکس کمی تکون خورد و پلکهاش رو باز کرد اول متوجه نشد کجاست اما بعد از دیدن چان به خودش اومد و دستی به صورتش کشید و گفت: «نه … من خوبم»
چان با شک سر تکون داد و گفت: «مطمئنی؟ اگه بخوای میتونی بری استراحت کنی من حواسم به هیونجین هست»
فلیکس نگاهی به هیونجین انداخت که هنوز تو خواب بود اما کمی رنگش بهتر شده بود نفس عمیقی کشید و آروم گفت: «نه… میمونم»
چان چیزی نگفت فقط سری تکون داد میدونست که بحث کردن فایدهای نداره پس آهسته از اتاق بیرون رفت
فلیکس دوباره به کبودی های دست و صورت هیونجین نگاه کرد انگار که خواب هیون هم کمی آروم تر شده بود تو دلش زمزمه کرد: «زودتر خوب شو…» و تکیه داد و چشماش رو بست اما این بار با خیال راحتتر
+++++++++++++++++
هیونجین هنوز خوابیده بود نفسهاش آروم و یکنواخت شده بود ولی هنوز رد تب دیشب روی صورتش پیدا بود فلیکس لحظهای وایستاد و به کبودی های دست و صورتش خیره شد عجیب بود که این آدم که همیشه مغرور و قوی به نظر میرسید حالا اینقد بیدفاع و آروم خوابیده بود
همین موقع چان در اتاق رو آهسته باز کرد و داخل اومد نگاهش بین فلیکس و هیونجین چرخید و با صدای آهستهای گفت: "بیداری؟"
فلیکس سر تکون داد "آره... فکر کنم حالش بهتر شده"
چان نفس راحتی کشید و کنار تخت وایستاد "دیشب سخت بود نه؟"
فلیکس شانه بالا انداخت. "مهم نیست" بعد نگاهش رو از هیونجین گرفت و گفت: " میام یزره آب بخورم"
چان سری تکون داد و از اتاق بیرون رفت
همون لحظه هیونجین توی خواب کمی تکون خورد انگار چیزی زیر لب زمزمه کرد ولی هنوز خواب بود
فلیکس مکثی کرد اما در نهایت از اتاق بیرون رفت نمیدونست چرا ولی انگار هنوز هم نمیتونست از فکر هیونجین بیرون بیاد
فلیکس از اتاق بیرون رفت و به سمت آشپزخونه حرکت کرد احساس خستگی میکرد اما سعی داشت اونو نادیده بگیره وقتی وارد شد چان رو دید که داشت قهوه درست میکرد
چان نگاهی بهش انداخت و گفت: " قهوه میخوری؟"
فلیکس بیحوصله روی یکی از صندلیها نشست و گفت: "آره"
چان بدون اینکه چیزی بگه یه لیوان قهوه جلوش گذاشت بعد از چند لحظه سکوت آروم گفت: "هیونجین وقتی بیدار بشه دنبالت میگرده"
فلیکس مکث کرد انگشتاش دور لیوان قهوه حلقه شد و زمزمه کرد: "چرا باید دنبالم بگرده؟"
چان شونهای بالا انداخت "نمیدونم ولی هیونجین وقتی یه نفر وارد زندگیش بشه راحت ولش نمیکنه .. تا حالا ندیده بودم برای یکی انقد لوس بشه"
YOU ARE READING
" little doll "
Short StoryGaner: sport , romance , 18+🔞, cool , Bl , badboy , Billionaire , sweet Couple: Hyunlix , ???
^ 11 part ^
Start from the beginning
