His stalker

544 142 48
                                    

-میدونی غم انگیز ترین قسمت عشق چیه؟

+اینکه تا ابد ادامه نداره؟

-نه اینکه خیلی زود توسط معشوقت فراموش میشی.

+لی یوهان

~~~~~{••}~~~~~

کیم تهیونگ :::

از شدت شوک افتاد روی مبل.

دوتا آدمی که فرستاده بود تا جیمین رو بیارن کارشون به بیمارستان کشیده بود.

چطور یه امگا....؟

#قربان؟

-جیوون فقط بهم بگو چطوری دوتا از ادمام ممکن بوده از جراحت زیاد بمیرن؟

#اهم بله خب طبق گفته خودشون کار پارک جیمین بوده.... مثل اینکه اول نمی‌خواسته درگیر شه و بهشون گفته برن پی کارشون اما بعدش جدی شده و چاقو کشیده....
اوه و همینطور گفتن که کاملا آموزش دیده بوده.

-اون یه امگاس. من دوتا آلفا فرستادم.... چطوری؟

#میخوایید یه بار دیگه تکرار کنم؟

-نه ممنون. اما افراد ما هم آموزش دیده ان. مگه چقد کارش خوبه؟!

#نمیدونم قربان و اما بیشتر راجبش تحقیق کردم.

-چی پیدا کردی؟

#استعلام حساب هاش نشون میده که ماهانه پول زیادی به حسابش واریز میشه اما اون جایی شاغل نیست و همچنین تاریخ واریزی ها منظم نیست انگار هروقت جیمین لازم داشته واریز شده.

به کاغذ های مقابلش نگاه کرد.

-کی واریز می‌کرده؟

#وقتی دنبالش رو گرفتیم به بیون بکهیون رسیدیم.

-اون ساپورتش می‌کنه؟ بخاطر اون نیومد پیش من؟ چیکارس؟

عکس پسر رو از نظر گذروند بنظر امگا می‌رسید.

#خب اونم امگاس اما مسئله اینه که اونم جایی شاغل نیس.

-پس این همه پول از کدوم جهنمی میاد؟

#متاسفانه بقیه اطلاعات حساب رو نتونستم پیدا کنم. وقت بیشتری لازمه‌.

- باشه. جونگکوک کجاس؟

#دیشب مست کرده بودن الان خوابن.

-اخرش هم رفت کلاب اره؟

همون طور که قهوه روی میز رو بر می‌داشت ادامه داد.

پارک جیمین رو زنده می‌خوام شده دست و پاهاش رو بشکن اما بیارش.

#بله قربان آدم های جدید.....

با صدای زنگ موبایل تهیونگ صحبتشون نیمه موند.

-بله؟

+هوی لی جیوون. بهت گفتم ادمات رو از دورم بردار اونوقت میگی به زور بدزدنم؟

Disaster LifeWhere stories live. Discover now