▪Twenty sixth▪

1.4K 290 139
                                    




نورِ مشعل‌های کوچک و بزرگِ روی دیوارها، تقریبا تمام فضای سالنِ بزرگ رو روشن کرده بود.

شمع‌های سفید رنگ، روی شمعدانی‌های طلایی رنگ قرار گرفته بودند و گلدان‌های بلورین، در گوشه گوشه‌ی فضای مستطیلی شکل و طویل دیده میشدند.

میزها و صندلی‌های چوبی و منبت‌کاری شده به شکلی همگون و موزون چیده شده بودند.

جام‌ها از نوشیدنی‌های مرغوب و گران قیمت پر شده بودند و میوه‌ها به شکلی آراسته درون ظروفی از جنس نقره قرار گرفته بودند.

افراد زیادی در سالن حضور داشتند.
زنانی که لباس‌های بلندی به تن داشتند و گوشه‌ی بالاییِ دامن‌های چین‌دار و پف کرده‌شون رو با غروری بی‌اندازه میان دو انگشت شست و اشاره‌شون گیر انداخته بودند.

موهای بلند و اغلب قهوه‌ای و طلایی رنگی که با گل‌های ریز و تورهای کوتاه و البته همرنگ لباس‌های اونها تزئین شده بود.

مردانی با لباس‌هایی رسمی و البته، اشرافی...
که در کنار بانوان حاضر در دربار ایستاده بودند و به شکلی اغراق‌آمیز جام‌های نوشیدنی رو بین دست‌هاشون گرفته بودند.

ویلیام روی صندلی‌ای در نزدیکیِ تخت پادشاهی نشسته بود.

آرنج دست چپش روی دسته‌ی طلایی رنگِ صندلی بود و انگشتانِ دست راستش، روی ران پاش ضرب گرفته بودند.

به جمعیتی خیره بود که بی‌پروا جام‌ها رو یکی پس از دیگری سر میکشیدند.

به چهره‌هایی نگاه میکرد که ظاهرا، تنها درگیریِ افکارشون، تعداد سکه‌ها و بزرگیِ کاخ‌ها و عمارت‌هاشون بود.

فلیسیتی روی صندلی‌ای که در سمت دیگر پادشاه، درست در کنار ملکه قرار داشت، نشسته بود و لبخند زیبایی روی لب‌هاش داشت.

پیراهن بلند و آبیِ روشنی به تن داشت، که چشم‌های خوشرنگش رو زیباتر از همیشه کرده بود.

مروارید‌های کوچک و تورهایی با طرح گل‌های ریز، لباسش رو تزئین کرده بودند و سرآستین‌های چین خورده‌ش، به زیبایی، پوست روشن دست‌هاش رو به نمایش گذاشته بودند.

موهای بلند و خوشرنگش پشت سرش جمع شده بود و تاج ظریفی میان موهاش به چشم میخورد.

درب‌های تالار اصلیِ قصر بسته شده بودند و صدای ملایم پیانو، موسیقیِ پس زمینه‌ی صحبت‌ها شده بود.

کم کم مراسم به طور رسمی آغاز شد.
مردانِ جوان با شنیدنِ نامشون جلو میرفتند و با احترام تعظیم میکردند.

پادشاه با لبخند محوی به اونها خیره شده بود و ملکه، سراپای تک تک اونها رو برانداز میکرد.

King Of My Heart~L.S[Completed]Unde poveștirile trăiesc. Descoperă acum