پارت هفتاد و چهار . ولیعهد

1.9K 401 92
                                    

با تچکر از نگار گشنگم بابت رقیق کردن من با عکس کاور 😍😍😍😍

کوک

روی مبل توی راهرو نشسته بودم ... جین هیونگ رفته بود پیش دکتر برای چکاپ و منم منتظر بودم ... منتظر هر خبری که یکمم که شده حالمو بهتر کنه ...

+ ک.کوک؟

با شنیدن صدای تهیونگ سریع سمتش سر چرخوندم ... میله سرمش رو دستش گرفته بود و به لبه در اتاقش تکیه داده بود ... سریع از جام پریدم و سمتش دویدم... با رسیدن بهش محکم تو بغلم گرفتمش ...

+ آخ...
از بغلم درش آوردم و تو چشاش نگاه کردم

- ت.تهیونگ ... خ.خوبی؟... ببینمت ... ب.بیا برگرد تو اتاق ... باید استراحت کنی ...

دستم رو دور کمرش گرفتم و سعی کردم وزنش رو روی خودم بندازم ... آروم و بی توجه به سوالاش سمت تختش بردم و کمکش کردم بشینه ... جلوی پاهاش وایسادم و دستام رو دو طرف بدنش رو تخت ستون کردم

+ کوک؟

- جانم ...

دستشو رو جای گلولش گذاشت و گفت
+ اگه ..ا.این که برا گولولس ....

دستش رو زیر دلش درست جای جراحیش که برای در آوردن بچمون بود گذاشت و ترسیده گفت
+ پ.پس این چیه؟ ...

روم نمیشد تو چشاش نگاه کنم ... اون از هیچی خبر نداشت ... ولی ته ته من زیادی باهوش بود ... میدونستم فهمیده ... فهمیده اون جای زخم برای چیه ...

+ کوکو؟

سرم رو پایین انداختم
- ج.جانم

سرش رو تو گردنم اورد و بو کشید و با صدای بغضی گفت
+ چ.چرا ... چرا نمیتونم رایحتو ... حس کنم؟ ... اصلا چرا گ.گرگمو حس نمیکنم؟ ... تو حسش میکنی؟....

لبمو گاز گرفتم ... دستش رو سمت یقم آورد و تو مشتش گرفتش
+ م.میشه ... میشه تو ازش بخوای ... ب.بیرون بیاد ... ا.اون به حرف تو ... گوش میده .. اون عاشقته ... مطمعنم حرفتو گوش میده...

پلکام رو به هم فشار دادم و ملافه کنار پاش رو تو دستام مشت کردم .. دستاش دو طرف صورتم نشست و سرمو بلند کرد
+ چ.چرا نگام نمیکنی کوک؟... نمیخوای نگام کنی

هنوز جرات باز کردن چشام رو نداشتم ... با صدای دو رگه گفت
+نکنه ... نکنه ... د.دیگه ... دیگه ... دوسم ... نداری؟

تو ثانیه چشام رو باز کردم و به چشای اشکیش نگاه کردم
- معلومه که دوست دارم ... معلومه که عاشقتم ... این چه حرفیه میزنی

یه گوله اشک روی صورتش چکید ...
+ پس .. پس چرا نگام نمیکنی؟ ... چرا نمیگی چم شده؟ ... بگو اون زخم لعنتی برای چیه ...

دوباره نگام رو ازش گرفتم ... چی باید میگفتم ... میگفتم بچتو به خاطر محافظت از من از دست دادی؟ ... میگفتم گرگت مرده ... چی باید میگفتم؟

You're mine | تو مال منیWhere stories live. Discover now