پارت چهارده . توت فرنگی شکلاتی

2.5K 419 274
                                    


جین

الفای مو بلوند رو به رومون عصبی گفت
× اه ... اگه یه بار گذاشتی درست حال کنم ... نکبت

سیب که تو سرش خورده بود و سمت نامجون پرت کرد که نامجون رو هوا گرفتشو یه گاز بهش زد

- بیا بشینیم جینی
همون طور که سمت مبل هدایتم میکرد رو به وانگ گفت
- من تورو می شناسم گوساله ... جفتم که نمی شناسه... الان پنیک میکنه که قاتلی جانیی چیزیی

کنار نامی روی مبل نشستم که اون یارو ذوق زده برگشت سمتم و گفت
×راست میگه سوکجین شی؟ ‌..‌. انقدر خفن نقش بازی کردم؟
گیج گفتم
+ ها؟
نامجون نوچی کرد و گفت
- گوساله ... دیدی پنیک کرد؟

رو به محافظا گفت
- بچه ها برید
احترام گذاشتن و بیرون رفتن ... نامجون خطاب به من گفت

- جینی این گوساله که واسم چاقو میوه خوری کشیده بود اسمش جکسونه ... و بدبختانه از دبیرستان اویزون منه و عقده خلافکار نشدنش رو رو من خالی میکنه

 و بدبختانه از دبیرستان اویزون منه و عقده خلافکار نشدنش رو رو من خالی میکنه

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

صدای شاکی جکسون بلند شد
×هی هی داره بهم بر می‌خورها
- به جهنم ... هر وقت منو می بینی مافیا بازیت گل میکنه ... ده اخه گوزو تو که بادیگارداتم به حرف من گوشش میدن ... این گنده لات بازی هات چیه دیگه

جکسون شاکی رو به نامجون گفت
×از توی عوضی که بهترم ... میت کردی و به من نگفتی ... اصلا چرا بهم نگفتی جفتت رو پیدا کردی؟ باید از تو اخبار میشنیدم؟

ادای گریه در آورد و گفت
× این بود آرمان های بردارای کله زردی هم بودنمون؟

گیج سمت نامجون چرخیدم و گفتم
+آرمان های چی چی؟
پوف کلافه ای کشید و گفت
- این احمق سر یه دست باخت مجبورم کرده برم موهام رو بلوند کنم و هر موقع که میخوام مشکیش کنم عنتر بازی در میاره که ما برداری کله زردی همیم... اونم چرا ... چون بلوند بهش میاد و دنبال بهونس

نا خودآگاه گفتم
+ولی به تو هم خیلی میاد

با لبخند نامی فهمیدم چی گفتم و سریع ازش رو گرفتم
جکسون با یه حالت چندشی گفت
×ایییییی ... مور مورم شد ... حداقل جلو من لاس نز....
حرفش با خوردن سیب گاز زده نامجون تو سرش نصفه موند

You're mine | تو مال منیWhere stories live. Discover now