PART|31

4.2K 834 120
                                    

+کارآگاه کیم بفرمایید داخل.

سریازی که اونجا بود گفت و در رو برای تهیونگ باز کرد.آلفای نعنایی‌ وارد اتاق شد و با دیدن سرگرد سلام کرد و روی صندلی نشست. یک هفته از اون روز گذشته بود و زخم تهیونگ تا حدودی بسته و خوب شده بود و جای نگرانی نبود.

+معذرت میخوام که با وجود آسیبی که دیدید اینجا کشوندمتون کارآگاه ،ولی باید توی بازرسی که امروز قراره انجام بشه حضور داشته باشید.

_مشکلی نیست سرگرد.

+خوبه پس بهتره بریم.

سرگرد جانگ گفت و از روی صندلیش بلند شد و از اتاق خارج شد.تهیونگ هم به تبعیت از اون از اتاق خارج شد و به سمت اتاق بازرسی رفتن.

+تموم صداهارو با دقت ضبط کنید.

جانگ با تاکید گفت و همراه تهیونگ و چند نفر دیگه وارد اتاقک شیشه ای شدند.

+همه چیز آمادس؟

_بله

دو پلیسی که اونجا بودن همزمان باهم گفتند.

+خوبه بازرسی رو شروع میکنم،دستگاه رو روشن کنید.

بدن و دست و پای چانگ به صندلی قفل شده بود و دستگاهی که مثل یک نیم دایره فلزی بود به سرش وصل شده بود.

با روشن شدن دستگاه دست و پای چانگ سونگ شروع به لرزیدن کرد.

_اسمت چیه؟

+نام چانگ سونگ

_سن؟

+۳۵

_پدر و مادرت؟

+ندارم،مادرم موقع بدنیا اومدنم مرد و پدر پیرم توی هفت سالگی مرد بعد از اون به بهزیستی سپرده شدم.

سرگرد و سروان هان نگاهی بهم انداختن و سرشونو تکون دادن.این تیکه حرفش با حرف زیر دستش لی ووک شباهت داشت.

_اولین قتلت رو کی شروع کردی؟

+۲۰ژانویه ۲۰۱۸

چانگ سونگ با صدایی لرزون جواب میداد.

_هدفت از انجام این کار چی بود؟

+بِـ...بِـ...بخاطر او..الویا.

_اولویا؟اون کیه؟

+دو...دوست دخترم.

بدن چانگ وونگ به شدت سعی داشت مقابله کنه و خودشو از این وضعیت نجات بده.

_درجشو ببر بالاتر.

سرگرد با داد گفت و پلیسی که کنار دستگاه بود درجه دستگاهو بیشتر کرد.

_الویا بهت گفته بود اینکارو انجام بدی؟

+نه!خودم ...انجام دادم.

_چرا؟

سرگرد بعد از چک کردن ومطمئن از ظبط و نوشتن اعترافات ادامه داد.

MY MATE IS AN ALPHA || VKOOKWhere stories live. Discover now