✎ep16

1.3K 245 55
                                    

●Back in:2010

صدای دوش آب توی اتاق خواب مثل خودش کوچیک بکهیون پیچیده و جسم چان هنوز روی اون تخت نرم و خوشبو دراز کشیده بود
بعد از اون تجربه ی عجیب که با فکر کردنِ بهش نا خود آگاه خیره به عنکبوت روی سقف هر چند ثانیه یکبار ذوق زده میخندید
بکهیون رو مجبور کرده بود که به حموم بره
اون پسر کوچولو ازش قول گرفته بود که تا وقتی برنگشته از اتاقش بیرون نره چون وقتی تو حمومه از اینکه اتاقش خالی باشه میترسه
و چان هم با کمال میل خیره به سقف سفید اتاق دوست کوچولوش صدای بارش دوش  حمام رو گوش میداد
-بیبی شارک دوو دوو...بیبی شارک دوو دوو
چشمای درشت چان روی در سرویس اتاق بکهیون متعجب موند و مژه هاش تند تند بهم خوردن
اون پسر ریزه داشت چی میخوند؟!!
-مامی شارک دوو دوو...مامی شارک
چان بلند زد زیر خنده و صورتشو توی نرمی تخت زیرش فرو برد
عطر دوست ریزش توی ریه هاش کشیده شد و پلکهاش آروم روی هم افتاد و قهقهش تبدیل به لبخند رضایت مندی شد
بکهیون همچنان آواز میخوند  و چان میشنید و بو میکشید
-گرندپا شارک دوو دوو ...گرندپا شارک دوو دوو
لبخندش با شنیدن ادامه شعر پسر محو شد و نگاه غم زدش دوباره به در بسته رسید
چان خوب میدونست توی متن اون شعر بچگانه بعد از مامی ،ددی میاد اما بکهیون اونو حذف کرده بود
**

بعضی چیز ها کهنه نمیشن
رنگ نمیبازن
هر روز واضح تر از قبل جلوی چشمت توی تک تک لحظه هاتت ظاهر میشن
تا جایی که تمامت رو محتاج خودشون میکنن
و بعد مثل بچه گنجشکی که توی اولین اوجش صوت ذوقش با کوبیده شدنش به زمین قطع میشه از زندگیت قطع میشن
اما خبر ندارن که اون بچه گنجیشک توی ذاتش پروازه حتی اگر آسمون ازش دور و دور تر بشه اون به دستش میاره
کریس ووی عاشق ذاتش عاشق جونمیون لالش بودن بود
تمام بند بند وجودش به سمتش بال میزد
فرقی نداشت سوهو چقدر فرار میکرد
در اخر کریس بهش میرسید و برای مدت کوتاهیم که شده اون حس پروازو تجربه میکرد
حتی اگر سوهو دور تر میرفت و اوای عاشقانه ی کریس رو پشت سر میگذاشت
کریس از نگاه کردن اون خدمتکار موقع انجام کارهای روزمرش سیر نمیشد
حتی اگر پلکهاشو با سردرد شدیدی باز کرده باشه و خواب بعد از ظهرش با صدای تمیزکاری اطرافش توسط معشوقه ی سابقش بهم خورده باشه
کریس در سکوت با چشمان خواب الودش پاک شدن شیشه ی میز مقابل کاناپرو با اون دستهای بوسیدنی نظاره میکرد
و از حضور ارامش بخش اون مرد بی احساس لذت میبرد
اونقدر بی تفاوت مشغول بود که انگار شخصی روی کاناپه نخوابیده و این دل کریس رو کمی می ازرد
-اگه بهم یه نگا بندازی قول میدم نخورمت
سوهو دست از پاک کردن میز کشید و نگاه پر از حرصی به مرد بیچاره انداخت
-چان رفت توی اتاقش...مگه قهر نبودن؟؟درو قفل کردن
کریس صورتشو توی کوسن مبل مخفی و صدای خندشو خفه کرد و باعث شد دستمال مرطوب سوهو روی گردنش بخوره و به خاطر سوزش پوستش صدای دادش بلند بشه
-هییی به من چه خب
دستشو پشت گردنش کشید و به حالت دلخوری به سوهو نگاه کرد
اما مرد تنها نشسته روی زمین به نقطه ای زل زده بود و انگار به چیزی فکر میکرد
یک ان بشکنی زد و باعث شد هیکل به نسبت درشت کریس شوکه تکونی بخوره
-مورچه هاشو میکشم میگم چان بوده
کریس با بهت پوزخند صدا داری زد و نگاه تحقیر امیزی به سوهو انداخت
-ایده ی فوق العاده ایه
سوهو سرخوش خندید و با افتخار روی پاش ایستاد
-پس انجامش میدم
و درست لحظه ای که اولین قدمو به قصد کشتن مورچه های بکهیون پیش گذاشت کریس دستش رو کشید و جسمش نصفه نیمه روی مرد پهن شد
با چشمانی از حدقه بیرون زده سقف مرتفع عمارتو از نظر گذروند
-چرا وو؟!
کریس باسن سوهو رو از روی قفسه ی سینه ی خودش پایین تر کشید و به صورت نشسته درومد و اینبار تن ظریف معشوقه سابقش کامل توی آغوشش قرار داشت
دستهاشو مقابل شکم مرد دور بدنش گره کرد و از موهای پشت گردنش نفسی گرفت
خندید
-قرار نبود کون خوشگلت رو قفسه سینم فرود بیاد ولی الان جاشو پیدا کرده
سوهو بازدم غمگینی بیرون فرستاد و انگشتهاشو روی گره ی دست کریس کشید
چقدر از این حس متنفر بود
اینکه دلش برای اون آدم بی تاب میشد اما عقلش دلایل کوفتی زیادی برای دوری بهش میداد
-چرا بهم نگفتی که صدامو شنیدی...وقتی که براش کتاب میخوندم
کریس از ارامش سوهو و تقلا نکردنش متعجب بود و تنها میتونست تمرکزشو روی حس لامسش بزاره که توسط انگشتان اون پسر به طرز دیوانه کننده ای تحریک میشد
-تو مگ فقط لال نبودی؟ ولی چرا لمستم حس تازه ای داره میونی؟؟
هردو کلمات بی ربطی کنار هم چیده بودن و سوالات توی ذهنشون شاید متفاوت اما کاملا هم مقصد بود
چیزی شبیه ترمیم چیزی که فکر میکردن اسیب دیده
حرکت انگشتان سوهو کمتر و کمتر شدن اما جرعتش نه
سرش رو عقب برد و به شونه ی پهنش تکیه زد
و کریس بعد از مدت ها پمپاژ خون رو توی رگهاش حس کرد
بودن کنار اون مرد تنها تپش تندی بود که نشون میداد همه چیز مرتبه
-چون بدنم داره بهم خیانت میکنه وو...وگرنه خودت میدونی چقدر ازت بدم میاد
کریس بی پروا خندید و تنفس نا منظمش پوست گردن سوهو رو پوشوند
-این نقطه ی مشترک ماست...من کلی مشت ذخیره کردم که برای تموم این روزا توی صورت قشنگت خالیشون کنم...اما بدنم بهم خیانت میکنه و میگه:
لبهاشو به لاله گوشش نزدیک کرد و صداشو هم
راه با نفس داغش رها کرد
-ببوسش...نوازشش کن...توی بغلت فشارش بده...حتی اگر بازم فرار کنه
سوهو سر برگردوند و لبهاشون مماس به هم قرار گرفت
اگرچه نگاه تشنه و البته شوکه ی وو به اون نرمی های صورتی رنگ بود
اما سوهو انگار پی چیزی در تمام اجزای اون چهره میگشت چیزی شبیه صداقت
-اگه اونموقع بهم میگفتی شنیدی ...سرم داد میزدی و ازم متنفر میشدی...من بعد مرگ مینهی اینقدر در برابرت عوضی نمیشدم وو...تو این شانسو از دست دادی
کریس چیزی نگفت تنها منتظر شد جمله ی سوهوی عزیزش به پایان برسه تا لبهای متحرکشو توی دهانش فرو ببره
بعد از اون بوسه ی کوتاه جوابش روی زبانش جاری شد
-من داشتم با شنیدن اون صدا زندگی میکردم....چطور میتونستم ازت متنفر بشم میونی؟
-هیونگ شامپو آبیم تموم شد
این صدای بکهیون بود که باعث شد سوهو درست مثل برق گرفته ها از روی کریس بلند بشه و دستپاچه میزی که به تازگی تمیز شده بود رو از نو بسابه
بکهیون با تارهایی که ازشون آب میچکید و لباسی خیس که پیدا بود قبل پوشیدنشون خودشو کاملا خشک نکرده، رفتار عجیب هیونگشو زیر نظر داشت
-نترس هیونگ...کریس هیونگ دوستت داره که میخورتت...مثل یول
سوهو دست از کار کشید و نگاه برزخیشو به پسر بلند قدی داد که پشت سر بکهیون از گوشه پله ها پایین میومد و خودشو سخت مشغول خوندن کتابش نشون میداد
اخم پر رنگ سوهو سمت بکهیون برگشت و با اشارات دستش باز خواستش کرد
-چرا خیسی؟مگه نگفتم باید خوب خودتو خشک کنی؟
بکهیون حوله ی سفید رنگشو تند تند روی موهای خیسش کشید
-ببخشید هیونگ...یول گفت اگه زودتر لباس نپوشم اذیت میشه
چانیول که تکیه به دیوار پایین پله ها صورتشو به طور کامل به کاغذ کتابش پیوند زده بود سعی کرد قدم های سست به واسطه ی خجالتشو برای فرار بکار بگیره
صوت بلند خنده های کریس توی فضا پیچید
-بنظرم بی فایده بوده...چون یول زیادی اذیت شده
چان نگاه شوکشو بالا کشید و مردمک خندان کریس رو تا روی پایین تنه ی برامدش دنبال کرد
و با دیدن چهره ی سرخ از خشم سوهو به سرعت به سمت اتاقش دوید
**
●Back in:2005

Love me every day🦋Where stories live. Discover now