*
سوار ماشین شد و با فشردن دکمه استارت اون رو روشن کرد.با اینکه بیحال بود اما باید به اردوگاه سر میزد.
باید با هوسوک راجعبه اطلاعات جدید و فرد چهره نگاری شده که هنوز ندیده بودتش صحبت میکرد.
در ورودی با ریموت باز شد و هنوز از در خارج نشده بود که با ایستادن موتور مشکیرنگی مقابل ماشین محکم روی ترمز زد.
یونگی کلاه کاسکت رو از روی سرش برداشت و با چشمهایی که کمی عصبانیت رو منعکس میکردند از موتور پیاده شد.
نفسش رو بیرون داد و به یونگی که به ماشین نزدیک میشد نگاه کرد.
بتا مقابل ماشین ایستاد و با صدای بلندی گفت:"هی، پیاده شو."
جونگکیونگ کلافه چشمهاش رو بست و دستش رو روی بوق گذاشت تا بتا کنار بره.
آمادگی حرف زدن با بتا رو نداشت.
نمیتونست مستقیم به چشمهای کشیده و زیبای بتا نگاه کنه و بگه که نمیتونه کنارش بمونه.
بتا محکم روی شیشه جلوی ماشین کوبید و با داد گفت:"پیاده میشی با بیام به زور بکشمت بیرون؟"
چشمهاش رو روی هم فشرد و زیرلب گفت:"برو لطفا، نمیتونم حرف بزنم."
و این صدا به گوش بتا نرسید، چون اینبار محکمتر به روی شیشه کوبید و باعث شد جونگکیونگ حرصی در ماشین رو باز کنه و پیاده بشه.
"اینجا چی میخوای؟"
با صدای تقریبا بلندی گفت و باعث شد بتا حرصی دندونهاش رو روی هم فشار بده.
"این چند روز کدوم قبرستونی بودی که جوابم رو نمیدادی جونگکیونگ؟"
یونگی عصبی گفت و جونگکیونگ کفری جواب داد:"وقت نداشتم، سرم شلوغ بود."
"سرت شلوغ بود و مسدودم کردی که نتونم بهت پیام بدم؟ چرا داری این کارها رو میکنی، چرا از من فرار میکنی؟"
یونگی جملاتش رو پشت هم بیان کرد و فاصله بینشون رو به دو قدم رسوند.
جونگکیونگ چنگی بین موهاش زد و با نفسی تحلیل رفته گفت:"من خیلی کار دارم، باید برم."
"میدونم که خیلی کار داری! من هم درجریان کارهات بذار. ما با هم..."
"ما با هم چی؟ با هم خوابیدیم؟"
جونگکیونگ بدون مکث گفت و یونگی خیره نگاهش کرد.
"آره این کار رو هم کردیم ولی فکر کردم که یک سری احساسات..."
"آره احساساتی هم شکل گرفت و...خب؟"
جونگکیونگ دوباره بین حرفهای یونگی پرید و یونگی کفری گفت:"دو دقیقه دهنت رو میبندی؟"
YOU ARE READING
Blue Side [KookV]
Romance"آلفا در رو برام باز کن، خیلی درد دارم. چرا لباسهام رو درآوردی؟" "چون توی تمام سوراخهای لباست مواد پنهان کرده بودی، حسابی هم حرفهای شده بودی نه؟" جونگکوک با طعنه گفت و تهیونگ با بغض لب زد:"من و مسخره نکن." "بهخاطر خریتت نازت رو بکشم؟ بگم عزیزم...