ژاک : oh wow, خدای من این دیگه چی بود?
جیمین نگاهی به نامجون انداخت حقیقتاً برای خودش هم باعث تعجب بود که چطور هیونگش با اون همه علاقهای که به جین داشت، حاضر شده یه جورایی اون رو با رز ببینه، اون هم توی این موقعیت ها.
جیمین :حتی نمیتونم تصور کنم که چطوری میتونی باهاش کنار بیای
همون قدر سرد و قابل انتظار، این رو کنار گوش نامجون زمزمه کرد اما صداش به قدری بلند بود که توجه ژاک رو جلب کنه،پس چند قدم به جلو برداشت و سرش رو از وسط شونههای جیمین و نامجون رد کرد و مثل جیمین زمزمه کرد...
ژاک : love babie ,love
نامجون با تعجب زیر چشم نگاهی به ژاک انداخت جیمین پوزخند صداداری زد و ژاک توضیح داد...
ژاک : خوب اگه بخوام برات ترجمهاش کنم هیونگ اینطوری میشه، عشق آدم رو خل وضع میکنه...
جیمین با تمسخر خندهای کرد نامجون نگاهش رو به جیمین داد چند ثانیه مکث کرد و به جیمین موند.
جیمین زیر چشمی نگاهی به نامجون کرد و شونههاش رو بالا انداخت.
نامجون پوزخندی زد و به روبروش نگاه کرد،. به همون صحنهای که جین و رزی توی یک قاب بودن در حالی که حسابی مشغول خوش و بش بودن و رز اونقدری بی بهانه جین رو لمس میکرد که باعث عصبانیت نامجون و منقبض شدن عضلات صورتش شه.نامجون : تو یه آشغالی ژاک، خودم میدونم معنیش چی میشه
بدون اینکه حرف دیگهای بزنه به سمت جایی از سالن حرکت کرد.
ژاک انگشت اشاره ش رو به بینی ش نزدیک کرد و نوک بینیش رو چند بار لمس کرد.
ژاک : چه خبر شده سوکجین هیونگ هم مثل من بای از آب دراومد که.
جیمین پوزخند بلندی زد با تعجب به ژاک نگاه کرد دوباره با پوزخندی سرش رو چرخوند و گفت...
جیمین : از کی تا حالا تو بای شدی؟ فک نکن که نمیدونم بعد از کات کردن با ژولیا، از ناراحتی
پا شدی اومدی رو سر من سوار شدی.ژاک به سرعت به سمت جیمین چرخید
ژاک : لعنت بهت تو این رو از کجا میدونی؟ ها؟
YOU ARE READING
anajo 안아줘 (آ.ناجو)
Fanfiction안아줘 از کُرهای به فارسی مرا در آغوش بگیر کاپل اصلی _کوکمین ژانر: drama _romantic_a little comedy _smut__slice of life_ angst _________ * * * * * __________ اگر به خاطر نقصات و یا گذشته ای که حتی خودت توش مقصر نبودی، فکر کنی من نمیخوامت ، مسخرست.من...