پارت 23_چیزهای زیادی قراره آرزوت باقی بمونه

218 60 30
                                    

اگه قرار بود یک روز، جیمین تصمیم بگیره چيزي رو به دل کسی بذاره، قطعاً امشب فراموش نشدنی ترین تصویر مقابل چشمهای اون ادم بود..
_________ ***** _________

امشب شب قرارش با جونگکوک بود، از ته دل امیدوار بود کیم ها طبق قرارشون چیزی به جونگکوک نگفته باشن.

از توی آینه میکاپش رو چک کرد و پوزخندی به تصویر خودش زد، میدونست قرار نیست چشم های جونگکوک امشب، حتی جرأت کنه از روی صورتش کمی کنار بره، انتخاب رنگ بنفش،برای لباساش، اعتماد به نفسی که لازم بود در برابر کسی که با صداقت جلو نیومده و فریبش داده رو داشته باشه، بهش داده بود.امشب قرار بود اون پسر رو آتیش بزنه و یک عمر پشیمونش کنه جوری که برای همه تعریف کنه چطور پارک جیمین رو از دست داده چون یه عوضی دروغگو بوده.

در ماشین رو باز کرد و به سمت آسانسور رفت، رستوران طبقه ی آخر یه برج با ویو باز شهری قرار داشت.

در آسانسور باز شد، یکی از دستهاش رو توی جیب شلوارش و دست دیگه اش رو به یقه اش کشید و قدم برداشت، میزبان رستوران سمتش اومد و با گونه هایی که کم کم سرخ میشدن بهش تعظيم کوتاهی کرد...

میزبان: سلام، خوش اومدید، چطور میتونم کمکتون کنم؟

جیمین : سلام، خیلی ممنون میشم من رو به میزی که به نام آقای جئون رزرو شده راهنمایی کنید

دختر با لبخند ژکوندی دستش رو به سمت انتهای رستوران گرفت تا جیمین رو راهنمایی کنه

جیمین میتونست تلاش های دختر برای دزدین نگاهش و سرهایی که از روی میزهای مختلف به سمتش چرخیده میشدن رو ببینه و خب، لبخند زدن به دختر ها و چند مردی که بهش نگاه میکردن، بهش ضرری نمیزد، میزد؟

با نزدیک شدن به میز دو نفره ای که پسر جونگکوک روی یکی از صندلی ها جا گرفته بود و گیلاس شراب توی دستش رو میچرخوند و به ویو، شهر نگاه میکرد، سری برای دختر جوان تکون داد تا از اون نزدیک تر نیاد، دختر جوان احترامی گذاشت و دو پسر رو تنها گذاشت...

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
anajo 안아줘  (آ.ناجو) Where stories live. Discover now