anajo 안아줘 (آ.ناجو)

پارت 6_نفرِ سوم

به بطری های شراب روی میز کوچیک کنار اتاق نگاهی انداخت، سه تا مارک شراب، از برند مورد علاقه اش روی میز خودنمایی می‌کرد یکی از بطری ها رو انتخاب کرد و دو تا جام گرد و پایه بلند رو برداشت، بطری و جام ها رو روی میز وسط اتاق گذاشت و روی مبل چرم کرمی رنگ نشست جام ها رو تا نصفه از شراب پر کرد یکی رو برداشت به آرومی اون رو دایره وار تکون داد و بو کشید، راضی از انتخابش جام دوم رو با دست دیگه اش براشت و همزمان که به مبل تکیه میداد و پاهاش رو روی مبل دراز می‌کرد جام رو به سمت در اتاق گرفت، در باز شد و تهیونگ توی چهارچوب در با اخم ایستاد و انگشتش رو تهدیدوار به سمت جونگکوک تکون داد

تهیونگ :تو.... تو... تو برخلاف اون هیکل فاکیت، مغزت اندازه یه لوبیا هست

چند قدم به سمت جونگکوک برداشت و پایین مبل نزدیک پسری که درازکشیده بود، ایستاد و به چشمایی که حالا خیره بهش بودن و جامی که به سمتش گرفته بود، نگاه میکرد

تهیونگ :فکر نکن قرار هست با چشمات منو گول بزنی من کنار میکشم ، این بار دیگه شوخی نیست، ما با کلی دردسر، داریم جون میکنیم که این وضع فاکی رو درست بریم، تو با این کارت بیست درصد از سود سالیانه رو به باد دادی که هیچ، اصلا هم به این فک نمیکنی که باید چجوری این رقم رو توجیه کنیم؟ فقط یه دلیل بهم بده ... یه چیزی به جز چرت و پرت گفتن درباره ی علاقت به کارخونه و شرکت جونگکوک .

جونگکوک آه ارومی کشید

جونگکوک: من که چیزی نگفتم ته، فقط جام شراب رو برات آماده کردم که تا اومدی خستگیت رو رفع کنی

تهیونگ جام رو گرفت سعی کرد کنار پای جونگکوک روی مبل بشینه جونگکوک خودش رو کمی جا به جا کرد

تهیونگ : خستم جئون من از 10 سالگی کنارت بودم
تمام زندگیت رو حفظم،من دیدم که چطور بعد از مرگ والدینت فرو ریختی،دیدم که چقدر سختی کشیدی، منم اونجا کنارت بودم، کوک ما با کلی جون کندن این شرکت رو به اینجا رسوندیم، من با کلی دردسر مجوزش رو برات جورش کردم، فک کردی تجارت همچین چیزی تو کره راحته؟
این کارو کردم چون توی چشمات میدیدم ک نمیخوای مثل یک بازنده فرار کنی و زندگی کنی، اما حالا که به اینجا رسیدی داری همه چیز رو خراب میکنی

جونگکوک کلافه روی کاناپه نشست و کمی از جامش نوشید

جونگکوک: ته قرار نیست اون بیست درصد به کسی آسیب برسونه، تمامش از سهم خودم و حساب شخصیم کم شده، من نمیخوام کسی تو دردسر بیافته

تهیونگ جام شراب رو با خشونت از پسر دیگه گرفت، جوری که کمی از نوشیدنی بیرون ریخت و از کنار جام سر خورد

تهیونگ : تو رسما، حرفا و مشاوره های منو به تخمت میگیری، اینطوری هم من اذیت میشم، هم تو، شاید بهتر باشه راهمون رو از هم جدا کنیم و تو...