پارت4_سلام بارتِندِر

360 86 4
                                    

مسیر نگاه جیمین، برای بار دوم روی پسری که روی کاناپه لم داده بود رفت،به پیراهن مشکی طرح دار و موهای مشکیش، یقه ی نیمه باز و بدن منقبض شده اش رو کمی زیر نظر گرفت، به واسطه ی شغلی که چند سالی میشد ادامه اش داده بود، توی شناخت آدما خوب بود و شناخت زبان بدن پسری که با کلافگی همون لحظه سرش رو به سمت بار چرخوند، خیلی سخت نبود.
جیمین با لبخند سری براش تکون داد و با دست به صندلی روبروش اشاره کرد،پسر لبخند نامحسوسی به جیمین زد و رقاص رو از روی رونش بلند کرد و بهش فهموند که میخواد به سمت بار بره،
جیمین قدم های مرد رو با نگاه دنبال کرد لیوان کوتاهی رو برداشت دستمال سفیدش رو باز کرد و توی لیوان چرخوند تا مشتریش روبروش روی صندلی نشست
جیمین سرش رو پایین انداخت و لبخند موذی زد و چشماش رو بالا آورد و به مرد نگاه کرد.
پسر غریبه مشکی پوش دستی روی صورت کلافش کشید
_________ ***** __________

پسر غریبه :سلام بارتِندِر(بارتندر،کسی هست که به صورت تخصصی نوشیدنی های سرد رو میکس میکنه و متصدی بار هست و روابطی صمیمانه و محترمانه با مشتریا داره)، لطفاً یه چیزی بهم بده که اتفاقات نیم ساعت پیش رو فراموش کنم، یه چیزی که واقعاً معجزه کنه

جیمین لیوان رو بالای سرش جلوی چشماش گرفت و وقتی از بی لک بودنش اطمینان پیدا کرد با خنده
لب زد

جیمین :بی خیال پسر، من فقط میتونم حال بدت رو خوب کنم ولی نمیتونم گرایشت رو عوض کنم

پسر غریبه ابرویی بالا انداخت و پوزخند صدا داری زد و دکمه ی دوم پیرهنش رو باز کرد، سیگاری از جعبه ی روز میز بار برداشت جیمین فندکش رو جلوی سیگار گرفت و به چشما و انگشتای کشیده پسر غریبه نگاه کرد

پسر غریبه : یعنی انقدر ضایع و قابل پیش‌بینی بود؟

جیمین :خب تو اونجا روی اون کاناپه لم داده بودی و با کلافگی به یکی از کار بلد ترین رقاص های اینجا جوری نگاه میکردی که انگار یه مزاحم لعنتیه

هر دو با صدای آروم خندیدن

جیمین :من جیمین هستم، بارتندر امشبتون و اینجام که مطمئن شم مهمونای این اتاق همه با حال خوب و راضی از این اتاق بیرون میرن

پسر غریبه با تعجب به خاطر عوض شدن لحن جیمین بهش لبخند زد

پسر غریبه :جمین؟هوووم،تو واقعا آدم ریزبینی هستی. نه؟ منم تهیونگ هستم... کیم تهیونگ و واقعا خوشحالم که باهات آشنا شدم، حالا که منو زیر نظر داشتی، بگو میتونی کاری کن امشب، با حال خوب از اینجا برم بیرون؟

جیمین به تهیونگ چشمکی زد از باکس میوه ی زیر بار یه میوه لوتوس سبز و قرمز بیرون کشید و شروع کرد به جدا کردن دونه هاش
تهیونگ با کنجکاوی به کاراش نگاه کرد و پکی به سیگارش زد، جیمین از فرصت به دست اومده استفاده کرد

anajo 안아줘  (آ.ناجو) Where stories live. Discover now