مبهوت به پسر روبه روش که انگار توی چشمهای مشکیش اتش بازی راه انداخته بودن خیره شد

این قطعا یه شوخی بود

_واقعا دیگه حوصله ی مسخره بازی هات رو ندارم بهتره زودتر گورت رو گم کنی

+من جدیم، من واقعا دوستت دارم

یونگی سریع جواب داد: ولی من نه، هیچوقت قرار نیست از کسی خوشم بیاد به خصوص تو

جونگ کوک چهره اش رو با بیچارگی تو هم کشید و ایندفعه در حالی که با ناراحتی و صدای نسبتا بلندی حرف میزد بازوی یونگی رو هم تکون میداد: هیچوقت فکر نمیکردم از کسی خوشم بیاد، اونم تو، تویی که دور از انتظار ترین ادم برای عاشق شدنی ولی حالا شده و مطمئنم دوست دارم یونگی

خیره به چشمهایی که برای اولین بار نم دار میدیدشون منتظر ادامه حرف هاش که شاید فقط کمی روش تاثیر گذاشته بود موند

+میدونم جز بیشتر گند زدن و مشکل درست کردن برات کاری نکردم، میدونم چقدر باعث ناراحتیت شدم ولی واقعا متاسفم بابتش و دارم از عذاب وجدان و ناراحتی به خاطر کارهایی که باهات کردم میمیرم قطعا بخشیدن خودم به خاطرشون سخت ترین کاره برام ولی از تو میخوام منو ببخشی و بهم یه فرصت بدی

لحظه ای مکث کرد و بعد از کشیدن نفس عمیقی ادامه داد: بهم یه فرصت بده تا برات جبران کنم، میدونم حسی مشابه مال من بهم نداری ولی خب همه ی سعیمو میکنم تا شده حتی یکم خودم رو تو زندگیت جا بدم

یونگی سرش رو پایین انداخت و بعد به ارومی گفت: نمیتونی، نمیتونم، نمیشه

و برای اولین بار برای کسی احساس تاسف کرد
چون جونگ کوک از بدترین ادم ممکن خوشش اومده بود کسی که به هیچ عنوان نمیتونست اینده ای باهاش داشته باشه

یونگی نمیتونست کسی رو دوست داشته باشه
تکیه کردن به کسی اعتماد کردن بهش رو بلد نبود

شاید هم باورش براش سخت بود
هنوز هم فکر میکرد جونگ کوک داره باهاش شوخی میکنه
یا اینکه چون یونگی براش نا ممکن ترین ادم به نظر میاد بهش جذب شده و اسمش رو گذاشته عشق

مگه نه چرا کسی باید از اون که نه تنها خوبی نداره بلکه زندگی و خودش پر از بدبختی، نا امیدی، عقده و حسرته خوشش بیاد؟

حتی اگه ساعت ها میشست و به خودش فکر میکرد باز هم حتی یه خوبی کوچک توی خودش و زندگیش پیدا نمیکرد

جونگ کوک هول زده و ترسیده از حرفهای یونگی گفت: اون فیلمی که ازت داشتم رو پاک کردم فقط برای اینکه دیگه نمیخام بیشتر از این اذیتت کنم چون دوستت دارم

یونگی اهی کشید و گفت: بس کن و فقط هر حسی فاکی نسبت بهم داری رو فراموش کن

جونگ کوک کمی عصبی و با صدای بلندی گفت: فکر کردی الکیه؟ فقط یه فرصت بهم بده باشه؟بزار دوست پسرت باشم، لطفا من نمیخوام دیگه برای چیزی زورت کنم

BAD BOYSWhere stories live. Discover now