Part 9

362 51 1
                                        

روز اولم بود.. سوجی با استرس دم در بود و به جونگ کوک ک اومده بود دنبالم نگا میکرد قبل این ک برم بیرون صدای بحث مامانم و با یکی شنیدم با فکر این ک کی جرعت کرده به سوجی مهربونم اهانت کنه به قصد کشتن یارو رفتم بیرون که با سوجونی رو به رو شدم ک اسرار داشت بیاد تو خونه و سوجی نمیزاشت کوک کشیدش عقب

_احمق بی خاصیت با بزرگ تر از خودت درست حرف بزن

سوجون بی توجه به کوک سوجی رو هول داد اومد تو صبر کن... اون الان مامان منو هول داد؟؟؟
تا نزدیکم شد با کیفم کوبیدم تو صورتش و با لگد زدم وسط سینش

+یااا شگیاااا تو چطوری به خودت جرعت میدی نزدیک مادر من بشی هان؟؟؟

همینطور ک با مشتام میکوبیدم تو صورتش داد زدم

=کیم تهیونگ

با صدای سوجی متوقف شدم با شوک به سوجی نگا کردم ک سعی داشت سوجون و از زیر دست و پام بکشه بیرون کوکم با ترکیبی از خنده و نیشخند نگامون میکرد

=داری میکشیش.. تو ک نمیخای روز اول دیر برسی؟ کوک منتظرته برو مدرسه

%نههه تو حق نداری با اون هیچ گورستونی بری کیم تهیونگ برگرد اینجا

اونقد صداش بلند بود ک لیسا با اون خواب سنگینش اومد بیرون با دیدن سوجون انگار تمام حرصش یادش اومد
با جیغ سمت سوجون حمله ور شد که به دست یونا حملش با شکست رو به رو شد

*ولم کن بزار جرش بدم پسره  توالت شور فک کردی کی که به داداش من خیانت میکنی هاانن؟؟ دیکتو با تخم چشات گره میدمم وللممم کنننن بزار برم جرش بدممم

حواسم پرت خنده های بلند کوک شد

چقد قشنگ میخنده....

=یااا لالیسا ساکت باش یونا اونو ببر تو اتاقش سوجون‌ا برو خونتون دیگ عم اینجا نیا میبینی ک تهیونگ با جونگ کوک میره مدرسه خواهرشم ببینتت جرت میده پس خدافس

%ام.. اما.. من تهیونگو...

بقیه حرفاشو چون با کوک اومدیم بیرون نشنیدم باهم نشستیم تو ماشین راستش اصلن نمیخاسم کوک همچین چیزایی رو ببینه

_خواهرت بود؟؟

حواسم جمع صداش شد

+ام اره لیسا خواهرمه.. یه جورایی من برادر ناتنیشم

_لازم نیست به همه درمورد زندگیت بگی.. میدونی ک مدرسه ای ک داریم میریم سرتاسرش تحقیر و حاشیس اونجا بچه هایی هستن ک از کون باباهاشون میخورن تا حمایت مالی بشن اگ درمورد زندگیت بفهمن میشی سوژه جدیدشون اینارو از سر نگرانی بهت نمیگم فقط دارم بهت میگم ک بدونی جای عادی نمیای یادت باشه در کمدتو همیشه قفل کنی و به کسی نگی رمزشو مگر این ک بخای با سر و روی خیس و تخم مرغی بری خونه فقطم با من بیا و برو نمیخام برای تتو ارتیستم مشکلی پیش بیاد ک دستش تو گچ باشه میدونی ک باید برا من کار کنی

••Watch your back••Where stories live. Discover now