Part 2

901 86 1
                                        

=همه چیو نوشتین؟؟ از دو هفته دیگ امتحاناتون شروع میشه

همه*ااااههههههه نننهههههه اااققاااا*

=😂 نکنه فکر میکنین من خیلی دوست دارم وقتمو بزارم برا شماها سوال بنویسم؟؟ ب هرحال.. یااا هان سوجون بیدار شو

ااهع سوجونا اروم با دسم بشگونش گرفتم

+هان سوجون بیدار شو وگرنه میکشمت

_هوم؟

=هان سووجوونن اایییشش یکی این پسره رو جمع کنه

+~اااهه الان به فاکمون میدی اگ بلند نشی شب نمیزارم بکنیم~

_هان سوجون حاضر

با تعجب و منگی ب من و بقیه نگا میکرد

_چیه؟

=سلام قربان داشدم میگفتم قراره سال دیگم مهمون من باشی

_مرسی زحمت نمیدم

=ااهه فردا میبینمتون بچه ها زنگای دیگ شیطونی نکنین

همه*بببللههه*

_ویکتور

+قرار بود سر کلاس نخوابی

_متاسفم من کل شب با تو حرف میزدم بعدشم با بابام دعوام شد وی یه بوس ازون لبای خوشگلت به ددی بدی هوم؟؟

*اااااوووومووووووووچچچچچچ*
+تو ددی من نیسی هان سوجون

%هی هان سوجون با ما میای بریم سلف

بدون این ک حتی ب خودش زحمت بده نگاشون کنه با دستش بهشون گفت برن کنار

+ بیا بریم سلف

_نه تو ب من قول دادی

+من گشنمه سوجون‌آآ

_اونجا سیر میشی

......

⛔⛔⛔⛔

+ااااااااهههههههه سوجون.. نن... هااااااههههه

گردنمو گرف سعی کرد قوص کمرمو ازینم بیشتر کنه

_چطوریه که همیشه مثل دفعه اولت تنگی لعنتی

+ااااااممممممم ااااااییییییی وحشی اروم تر.

_دهنتو...

با صدای در انباری انگار زمان برامون وایساد هنوز ب خودم نیومده بودم. دوباره کوبیده شدم ب دیوار  رو به رومون کمد بود پس اون مزاحم خر نمیتونس مارو ببینه البته اگ ی خورده بیاد جلو....

ااهه این چرا اینقد خودشو داره ب من فشار میده کم تومه؟؟

+~یاا هان سوجون~اااامممممممم

دسشو محکم گذاشت رو دهنم تند تند به ضربه زدن داخلم ادامه داد

^از دست این بچه ها باید در این خراب شده قفل بشه من نمیفهمم چرا میان خودشونو اینجا خالی میکنن.

••Watch your back••Donde viven las historias. Descúbrelo ahora