𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟐𝟑

92 24 6
                                    

~~

به خاطر دردی که تو گردنش پیچید اخ آرومی گفت و با چشم های بسته مشغول ماساژ دادن گردنش شد.

کمی طول کشید تا یادش بیاد چرا رو یه تخت نرم زیر یه پتوی بزرگ و چسبیده به یه جسم گرم خوابش برده.

با یادآوری اینکه برای مراقبت از سونگهون به خونشون اومده بود و حالا به طرز خجالت آوری کنارش خوابش برده باعث شد دستی که رو گردنش بود از حرکت بایسته و به سرعت چشم هاش رو باز کنه.

و شاید اگه با باز کردن چشمش صورت پسری که برای مراقبت ازش پا به این خونه گذاشته بود رو انقدر نزدیک به خودش نمیدید، راحت تر میتونست موقعیتش رو آنالیز کنه.

با حس کردن نفس هایی که رو لب هاش پخش میشد کمی خودش رو تکون داد و اون موقع بود که متوجه شد نوک بینیش به بینی سونگهون کشیده میشه. به خاطر درک کردن این حجم از نزدیکی آب دهانش رو به سختی قورت داد و کمی خودش رو بالاتر کشید.

نمیتونست بعد از اون خواب شیرین یهو از تخت و از همه مهم تر...جایی که دراز کشیده بود دل بکنه. حالا که فرصتش رو داشت میخواست کمی مثل شخصیت های ترسناک و عجیب غریب فیلم ها به صورت سونگهون تو خواب خیره شه و با خودش فکر کنه.. دقیقا چرا این احساسات رو نسبت بهش داره.

عشق؟ مطمئن نبود..شایدهم ترجیح میداد رو احساسی که ازش فرار میکنه اسمی نذاره.
دستش رو زیر سرش گذاشت و مشغول تماشا کردن چهره ی پسره کناریش شد.

پوست سفیدش رنگ پریده تر از هر زمان دیگه ای به نظر میومد. مژه های بلنده مشکیش، سایه ی محوی رو چشم هاش انداخته بودن.

کمی نگاهش پایین تر اومد. لب های همیشه رنگیه سونگهون به طرز عجیبی سفید و بی روح بودن. بعد از چند بار دوره کردن اجزای صورت پسرمقابلش نگاهش رو به چند تار مویی که رو پیشونیش افتاده بود داد.

" شاید اذیتش بکنن"

زمزمه کرد و با تردید دستش رو جلو برد و اون چند تار مو رو بالا داد و طولی نکشید اونا دوباره به سرجاشون برگشتن.

لبخند کمرنگی به خاطر لجبازی موهاش رو لب های جیک نشست و این بار با جرئت بیشتری دستش رو، رو سطح موهای مشکی رنگ سونگهون کشید.

" I'll spend forever wondering if you knew

This night is flawless, don't you let it go

I'm wonder struck, dancing around all alone

I'll spend forever wondering if you knew I was enchanted to meet you.."

لحظه ای بین زمزمه‌اش وقفه ای انداخت و حرکت دست هاش رو متوقف کرد اما خیال نداشت دستش رو از موهای اون پسر جدا کنه‌.

" Please don't be in love with someone else

Please don't have somebody waiting on you.. "

" داری چی میخونی؟"

Shelter 🪐༉Where stories live. Discover now