Warning for smut🔥
لیام زینو تا دم پله ها میبره و وقتی بهشون میرسه وایمیسه.
- میخوایی پیاده بشی زی؟
- آره پیاده میشم. ولی وای به حالت اگه وقتایی که به نفع خودته بگی دوباره سوار شو.
زین از گردنش یه گاز الکی میگیره و پاهاشو از دورش باز میکنه تا بذارتش زمین.
پله ها رو تند تند بالا میرن و سعی میکنن توی راهرو زیاد حرف نزنن تا بقیه متوجهشون نشن. هرچند اونا هم احتمالا هرکدوم سرشون به یه چیزی گرمه.
لیام درو آهسته میبنده و قفلش میکنه. حتی قبل از این که به زین برسه اون روی تخت رفته و داره تیشرتشو در میاره.
لیام سر راهش لباس خودشو هم میکنه و یه جایی گوشه ی اتاق میندازه و سمت زین میاد.
لباشونو به هم میرسونن و همینجوری که همدیگه رو میبوسن سعی میکنن تا جایی که میشه پایین تنه هاشونو به هم بمالن.
زین انگشتشو توی حلقه های شلوار جین لیام که برای کمربندشه میبره و به جلو میکشتش.
- این لعنتی رو در بیار وگرنه پاره پورش میکنم!
لیام میخنده و قبل از اینکه عقب بکشه نوک بینیشو میبوسه.
- زورشو نداری بیبی. اینقدر شلوار بیچارمو با تهدیدای الکی نترسون.
کمربندش و دکمه ی بالاییشو باز میکنه و بالاخره شلوارشو پایین میکش. زین با انداختن یه دستش دور گردن لیام اونو روی خودش میاره و اون یکی دستشو توی باکسر لیام میبره. دیکشو میگیره و انگشت شستشو روش میکشه.
آه کوتاهی از دهن لیام در میاد. خودش هم برای این که بیکار نباشه سراغ شلوار زین میره و پایین میکشتش. وقتی دیک اون دست لیامو لمس میکنه تمرکز زین هم توی هندجاب دادن کم میشه و فقط میتونه سرشو توی بالشت پشت سرش فرو ببره.
- لی... لطفا...
لیام شستشو روی سر دیکش میکشه و مایع کمی که اونجا جمع شده رو پاک میکنه.
- چی میخوایی لاو؟
- تو رو! میتونی بهم بدیش؟
گردن زینو چندبار میبوسه و همینجوری پایین تر میاد. روی یکی از ترقوه هاش دست میکشه و اون یکی رو بوس میکنه. بوسه هاشو ادامه میده تا به نیپل هاش برسه. زبونشو روی یکیشون میکشه و وقتی خیسش کرد بهش فوت میکنه.
زین از سرماش یکم میلرزه و پاهاشو محکم دور لیام میندازه. هنوز هیچی نشده نفساش تند شده و داره ناله میکنه.
اون یکی نیپلشو بین دوتا انگشتش میگیره. زین میتونه سفت شدنشو زیر دست لیام حس کنه.
- نمیدونم منظورت واقعا خودمه یا دیکم. اما هردو رو میتونم بهت بدم.
YOU ARE READING
Meant To Be
General Fictionبعد از جدا شدن از وان دایرکشن زین همه ی ارتباطشو با گذشتش قطع میکنه. ولی هر کسی بالاخره باید به جایی که بهش تعلق داره برگرده. برای زین، این اتفاق تو سال 2026 افتاد. [Highest ranking: #1 - Zaynmalik] [Completed]