بالا رو نگاه کرد و هندزفری رو از یه گوشش درآورد
**اون برای منه؟**
گفت
به سمت تختش رفتم و نشستم
پایینو نگاه کرد و به نوشتنش ادامه داد
بشقابو روبهروی صورتش نگه داشتم
**بوی خوبی میده**
گفت ولی بالا رو نگاه نکرد
اون یکی هندزفری رو هم از گوشش در آوردم
*جونگ کوک بخور*
گفتم و بشقابو دستش دادم
سرشو بالا اورد و بهم نگاه کرد و بشقابو از دستم گرفت
بهش یه چنگال دادمو اون گرفتش
**تو اینو پختی؟**
گفت و با چنگال به غذا ضربه زد
*اره چطور؟*
گفتم و سعی کردم لبخندمو نگه دارم چون میدونستم که خودم نپختمش
**اممم اوکی همین الان برمیگردم**
گفت و بشقابو روی تخت گذاشت
از اتاق رفت بیرون و بعدش برگشت
**گذاشتن ظرفای رندوم توی سینک غذا پختن نیست و به علاوه تو ظرفشو که غذا توش اومدو دور ننداختی پس منو فریب نده.**
گفت درحالی که جلوم نشست
**ولی تلاش خوبی بود**
گفت و لبخند زد سعی کرد من حس بهتری داشته باشم
شروع کرد به خوردن غذا
شکمم صدا داد
شت من باید یه چیزی بخورم
بهم نگاه کرد
**یکمی میخوای؟**
گفت
چونمو روی دستم گذاشتم
*نه من خوبم*
**ولی شکمت صدا داد**
*و؟*
**و؟منظورت چیه و؟تو باید یه چیزی بخوری**
*نه نیاز ندارم من خوبم*
**یا اینکه به زور میکنمش توی گلوت کدومش؟**
*جونگ کوک من گشنم نیست خوبم تو بخور*
گفتم
جونگ کوک بشقابو پایین،روی تخت خواب گذاشت و بعدش سعی کرد دهنمو باز کنه
**کامان دهنتو باز کن**
گفت در حالی که میخندید
بالاخره تسلیم شد
*ببین من بهت گفتم که گشنم نیست و تو نمیتونی مجبورم کنی که بخورم*
گفتم
نشست
**پس تو ابدا گشنت نیست؟**
*یاپ*
**پس ینی کلا گشنت نیست؟**
*یاپ*
**منظورم اینه کلا تهیونگ**
گفت و عینکشو به آرومی درآورد و اینو یکم اغواگرایانه گفت
متوجه نشدم که میخواد چیو برسونه
*نه به هیچی نیاز ندارم*
گفتم
**اوکی**
دفترشو برداشت و به نوشتن ادامه داد
بعدش به ارومی بالا رو نگاه کرد
**میخواستم برای دسر یه چیزی بهت بدم ولی از اونجایی که نمیخوری منم پیشنهاد نمیدم**
گفت
*چی برای دسر میخواستی بهم بدی؟*
**خودمو**
با معصومیت و به نرمی گفت
که به سرعت منو تحریک کرد
به سمت جونگ کوک خزیدم و جایی که پاهاش بود نشستم
**پس یه نفر خیلی یهویی گشنش شد؟**
*خیلی*
**************
نه ووتی نه کامنتی...منم بیخودی اپ میکنم...☹
ووت و کامنت نشه فراموش!
مالیک
YOU ARE READING
Are you calling me a sinner? (vkook)
Fanfiction**من فقط یه قاتل زنجیره ایم که فراریه،چه چیزی در موردش انقدر بده...کشتن منو خوشحال میکنه** *پس تو یه ادم بدی که گنا...* **گناه؟...داری به من میگی گناهکار؟**