hey byun,kneel down for me 《هی بیون ، برام زانو بزن》

💼~ جلسه هفدهم ~💼

سلام شیرین عسلا
خوبین؟
به خاطر وی پی ان کلی عذاب کشیدم این واتپد هم کار رو برام سخت تر میکرد
راستی با بچه های تلگرام بازی
"کدوم ددی؟"
رو انجام دادیم بیاین ببینم شما کدوم ددی رو دوست دارین😉
حمایتتون رو از هی بیون دریغ نکنید
قراره براتون بترکونم
بوس بهتون😘

☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆

×آححح...آیگووو....همش تقصیر اون گوش فیلیه....ببین به چه روزی منو انداخت

بعد از اینکه به سختی پای باند پیچی شدش جوراب پوشوند،از رو تشکش پاشد
خیلی داشت سعی میکرد با راه رفتن از پهلوی پاش تیر کشیدنش رو کمتر کنه و به زخمش کمتر فشار بیاره اما اصلا اثری نداشت
چون بعد از هر قدم انگار داشت رو میخ راه میرفت
به همون اندازه درد آور بود
لعنتی زیر لب گفت
هرچقدر از دیشب غر زده بود انگار بازم براش کم بود
با تاسف سری واسه خودش تکون میدادو
همونطور لنگان لنگان به سمت سرویس بهداشتی قدم میزاشت
مثل اینکه باید بازم مسکن میخورد

زخم پاش همچین عمیق هم نبود ولی همون یک چُسه باعث میشد بک خونش به جوش بیاد و بخواد کله رئیسش که انقدر صفت پشت اسمش داشت و خسته شده بود از تکرار کردنش رو بکنه
میدونید چرا؟
چون اون مردک همه چیز شده دیشب با این وضع پاش خواب آلود اونو با جمله

"بیون بجنب، آقای مین پشت دره تا ماشین همراهیت کنه... "

به خونه فرستاد

حتی باورش نمیشد
اون رو با همون اوضاع پاهاش به خونه فرستاد !!

واقعا پس چی بود تو این فیلما و دراماها نشون میدادن که طرف رو مبل خونه کسی خوابش میبره اون شخص مثل شاهزاده ها بلندش میکنه و به تخت میبره

یا این نه؟

اون طرف حداقل یک پتو میکشه رو اون شخص که بیچاره سرما نخوره
مطمعن بود اگر روزی گیر این جور نویسنده ها بیافته یک فحش آبدار بارش کنه و بگه اصلا هم اونجوری که شماها گندش میکنید نیست

خلاصه که خیلی از دیشب کُفری بود
حتی نتونست یک دوش ساده بگیره چون هی میترسید زخمش عفونت کنه
و الان به شدت احساس کثیفی میکرد در صورتی که دیروز صبح حموم بود
آهی از حال بی قرارش کشید

امروز بعد از مدت ها میخواست با بورام وقت بگذرونه
و خیلی خوشحال بود
سعی میکرد هیچی این حس خوب رو ازش نگیره حتی افکار حول محور اون گوش دراز

بعد از مدت ها بالاخره تعطیلی داشتو میتونست نفسی بکشه
اولای پاییز بود و هوا داشت رو به سرما میرفت
بکم آدمی بود که اگر نمیپایید سریع سرما میخورد و یکی مثل اون که باید کل وقتشو شرکت بگذرونه حق نداره سرما بخوره
پس بهتر بود لباس گرم و مناسب بپوشه
یک دونه پولیور خاکستری از کشوش برداشتو با شلوار مشکی مناسب پوشید
حقیقتا انقدر لباسای رسمی میپوشید که کاملا با تیپ اسپورتش آشنایی نداشت
همش حس میکرد یک چیزی نیست
و میدونست این از ذهن مریضه خودشه
لباشو با کراهت جلو داد و با برداشتن کیف پولش به طبقه پایین رفت