Part 1

1.2K 153 14
                                    

انگاه که نگاهم به چشمانش افتاد
چشمانم سیاهی رفت
در عالم دیگر بودم عالمی سیاه که فقط یک تصویر دران هک شده بود تصویر چشمان ابی ات بینی کوچکت و لبان سرخ ات انگاری که فرشته ای از اسمان به زمین فرود امده است.
ازان روز بود که دیگر هیچ زیبایی به چشمان جز زیبایی تو نمی امد.
روزها و شب ها در خیابانهای شهر که قدم میزنم نگاهم فقط دنبال نگاهت میگردد . در ذهن خود سوالی میکنم که ایا میتوانم باز چشمانم با نگاهت تلاقی کند یا نه؟
شب ها و روزهایی زیادی میگذرد شاید من اشتباه میکردم ! تو واقعا فرشته بودی که فقط برای چند دقیقه اورا دیدم.
امشب هم مثل شب هایی دیگر رو نیمکت نشسته ام و به ماه خیره ام الان که فکر میکنم چشمانت شبیه ستاره های بود که همراه ماه اسمان را روشن میکرد. کجایی که تو با یک نگاه چنان کاری با قلبم کردی حس میکنم نضبش فقط با فکر کردن به تو و چشمانت میزند.
هرجور که شده تو گمشده ای منی پیدات میکنم و میگذارم که نگاهت مال من باشد نه کس دیگر.
یعنی الان که نیستی به چه کسی خیره شدی
پیدات میکنم پیدات میکنم گمشده ای من.
___________________________________________پارت اولشه یکم کند میره ولی کم کم به جاهای خوبی میرسه 😘خوندین خوشتون اومد ستاره خوشکله رو بزن 😘

 Forever                                                             تا ابد Where stories live. Discover now