جونگین از صدای نیازمند سهون خنده ی کوتاهی کرد: نوچ! اینطوری نمیشه که! باید بذاری این صحنه رو ببینم! تصویری زنگ بزن .. هونی!
'هونی' رو توی گوشی ناله کرد و بعد برای جلوگیری از قهقه زدن لب هاش رو گاز گرفتتماسِ قطع شده ، بلافاصله شروع به زنگ خوردن کرد و جونگین با کشیدن دستی به سر و صورتش و مرتب کردن ظاهرش و باز کردن بیشترِ فضای بین دو لایه ی روبی که تنش بود برای نشان دادن قسمت های بیشتری از سینه و شکمش ، تماس رو وصل کرد
با دیدن صحنه ی توی گوشی ، ناخوداگاه لعنتی از بین لباش در رفت
سهون روی تخت ، به تاج تخت تکیه داده بود ، اتاق با نور کمِ قرمز رنگِ چراغ خوابِ کنار تخت روشن بود، موهای خیس سهون روی پیشونیش ریخته بود، پیراهن مردونه ی سفیدی که تنش بود باز بود و گردنبند طلایی نازکی دور گردنش بود که روی سینه ی خیسش میدرخشید ، لب های سرخ شدش کمی از هم باز بود که بخاطر نفس های بریده بریده اش بود ، اخم جذابی ابروهای بلندش رو حالت دار کرده بود ، از زاویه ای که دوربین قرار داشت که جونگین احتمال میداد گوشیش رو بین زانوهاش که خم شده بود گذاشته ، دست سهون که عضوش رو چنگ زده بود معلوم بود البته فقط یه قسمت کوچیک از مشت و سرعضوش معلوم بود
+: جونگ!انگار سهون هم از تصویری که از جونگین توی گوشی منعکس شده بود خوشش اومده بود که اسم جونگین رو ناله کرده بود
جونگین سمت حموم رفت و بعد از قفل کردن در ، روی سکوی سمت راست دیوار نشست و نالید: اوه مای گاد! سهون
سهون که با شنیدن صدای جونگین نوازش خودش رو با حرکات اروم دوباره شروع کرده بود نیشخندی زد: میتونی کمک کنی تو این وضعیت یا چی..؟! خنده ی کوتاهی کرد که باعث شد جونگین کمی تو جاش تکون بخوره
جونگین با نیشخند شیطونی لبش رو گاز گرفت: هوممم..! چیشده اینطوری شق کردی هون؟
و دوربین رو سمت گردنش خم کرد و جلو اورد، اروم اروم دوربین رو به سمت پایین تر میبرد ،
صدای خیس حرکت دست سهون روی عضوی که با لوب چربش کرده بود ، میومد و نفس های سهون که درحال تندتر شدن بود باعث میشد ضربان قلب جونگین هم بالا بره
دوربین حالا روی سینش بود و جونگین روب رو کامل باز کرد و دستی به سینه ی عضله ای خودش کشید که آه اروم سهون در جوابش باعث شد خنده ی کوتاهی کنه-: اینا کمکت میکنه هونی؟!
دستش و دوربین سمت نیپل سمت چپش چرخید و دستش چندبار اروم نیپلش رو به بازی گرفت
سهون آهی کشید: فاک! این باید الان توی دهن من باشه و من بین دندونام فشارش بدم!
جونگین هوم ارومی گفت و حس میکرد بخاطر تحریک شدن نیپلش سفت شده
دوربین رو پایین تر برد و دقیقا قبل رسیدن به عضوش متوقف شد و دوربین رو سمت صورت خودش گرفت
که ناله ی اعتراض امیز سهون بلند شد: وات د فاک؟! چرا وایسادی! تازه داشتیم میرسیدیم قسمت اصلی!
YOU ARE READING
chocolate and ice
Romance♧اسم فیکشن: شکلات و یخ ♤ژانر: رومنس، اکشن، انگست، رازآلود، اسمات ♧کاپل: کایهون/سکای ورس ، چانبک (هردو اصلی) ♤ فصل اول کامل. قرار بود فقط یه جیب زدن ساده از یه مرد خوشتیپ توی کلابی که کار میکنه باشه، نفهمید چی شد که از جیب زدن به چشیدن یه شکلات جهنم...