-14

397 37 13
                                    

Couple:Lee Know/Han(Stray Kids)
همونطور كه پرونده بيمارشُ چك ميكرد از پرستار بخش سوالى كه تو ذهنش بود رو پرسيد:بيمار اتاق 216 كجاست؟
پرستار كه براى رفع خستگيش مشتاى آرومى روى كتفش ميزد توجهش به دكتر جلب شد
-اتاق 216؟آها هان جيسونگُ ميگيد؟ امروز صبح با چاقويى كه معلوم نيست از كجا گير اورده بود خودكشى كرد
زن تعجب كرد
-خودكشى؟ تا اونجايى كه ميدونستم وضعيتش رو به بهبود بود چرا خودكشى كرد؟
پرستار با ناراحتى آهى كشيد فكر پسركى كه به تازگى با لبخندش آشنا شده بود هم ناراحتش ميكرد
-حتى دكترشم شوكه شد انگار يكى بهش خبر داده اون پسرِ نامزدى چيزى داره
-كدوم پسر؟
-دكتر انگار از داستان عشق جيسونگ بى خبرين نه؟
-تا اونجايى كه ميدونم انگار مشكل توهم و افسردگى داشتِ
-راستش اون از اول اينجورى نبود برعكس مثل اينكه خيلى شاد بوده تا اينكه مينهو اومد وسط زندگيش يه ايدول كه جيسونگم مثل بقيه فنش شد ولى بعد يه مدت انگار جنون پيدا كرده بود همه چيزُ رها كرد و چسبيد به اين ايدولِ و كم كم شروع كرد به توهم زدن اينكه اون عاشقش شده در كل ديگه توى توهماتش زندگى ميكرد خانوادش كلافه شدن اوردنش اينجا تا فراموش كنِ ولى اخرم نتونست و خودشُ كشت
-اينجور عشقا بجز از بين بردن خودت چيز ديگه اى نداره
-كاش عشق بود اين رسما جنونِ
-درست ميگى
زن با ذهنى مشغول پرونده بيمارش رو باز گذاشت و رفت
---
ميدونم ميدونم مضخرفِ ولى ميخواستم بگم جنون وار چه ايدول چه كس ديگه اىُ دوست نداشتِ باشيد اين فقط اسيب به خودتونِ🚶🏿‍♂️

Short stories Where stories live. Discover now