13.

2.4K 589 508
                                    

 سلام دوستان و آشنایان 

ممنون بابت اینکه می خونین، حمایتتون از چپتر قبل خیلی خوب بود و مترجمان رو خوشنود ساختین *-*

یه روز زود تر عاپ کردیم =") (تشکر کنین ._.)

قبل از اینکه چپتر رو شروع کنین بگم، این چپتر خیلی چیز خفنی نداره ولی به خدا اگه فلاپش کنین دو هفته آپدیت نداریم =| 

آره همین دیگه 

سر یه جای حساس هم قطعش کردم که مجبور بشین کامنت بذارین-

------

"می خوای پیتر رو بفرستی اینجا؟"

"می دونی که نمیتونم بذارم اونجا بدون محافظ بمونی. بهش گفتم بیخیال کت و شلوار و استایل بادیگارد گونه بشه و تا جایی که می تونه نزدیکت نباشه. ولی خب با این وضعیت، تو باید بادیگارد داشته باشی. متاسفم"


هری آهی می کشه:" اشکال نداره" و نمی خواد قبول کنه که خیالش راحت شده. حداقل به نایل نمی گه. چون سر این قضیه تا حالا چند میلیون بار داد و قال راه انداختن.

" اشکال نداره. من فقط—ترسیدم نایل." نایل هم متقابلا آهی می کشه و می گه:"می دونم. می دونم که ترسیدی. منم همین طور. این تنها چیزیه که نمی تونم برات حلش کنم. ولی قراره تا جایی که می تونم براش تلاش کنم."

هری، با خلوص نیت به نایل پاسخ میده:" ممنون" اون کاملا بدون نایل از دست می رفت..."ممنون که بهم اطلاع دادی. میشه من رو باز اتفاقات با خبر نگه داری؟"


"البته اچ. البته احتمالا اگر اون حرومزاده ور بگیرن خودت می فهمی. چون قراره منو به جرم قتل دادگاهی کنن."
هری یکم می خنده. استرس و نگرانیش رو بدون هیچ تلاشی زیرپا می ذاره." لطفا کسی رو نکش. من به یکی نیاز دارم که قسمت هالیوودی زندگیم رو بچرخونه."


نایل حرفش رو تصدیق می کنه:"فکر کنم بتونم یه تک تیرانداز یا قاتل اجاره ای استخدام کنم." صدای آشنای جیرجیر صندلی چرخ دار نایل از اون سر خط به گوش می رسه." ولی قبض هزینه اش رو برات می فرستم و تو باید پرداخت کنی."


هری لبخندی می زنه:" موردی نداره. و هی... اگه—اگه چیزی هست که پلیس لازم داشته باشه یا تو ، آزمایش های گرون و سیستم امنیتی یا یه چیزایی تو همین مایه ها، تو می تونی هزینه رو از حساب من برداری."
نایل در حالی که داره لبخند می زنه می گه:" اونم احمق نشو. تو که نخواستی یه تعقیب کننده ی عجیب غریب داشته باشی."


قلب هری با کلمه ی تعقیب کننده سریع تر می زنه. نایل این کلمه رو برای فن هایی استفاده می کنه که می خوان اطلاعات شخصی هری رو دربیارن. ولی این—این کلا یه چیز دیگه ایه. یکی اون بیرون واقعا برعلیه هریه. یکی اون بیرون می خواد خیلی جدی به هری آسیب برسه...

Got The Sunshine On My Shoulders [L.S](Persian Translation)Where stories live. Discover now