Got The Sunshine On My Shoulders

7.6K 729 223
                                    

پنج سال پیش، هری استایلز برای تبدیل شدن به یک خواننده و هنرمند، زادگاهش رو ترک کرد.
هری به اون چه که پشت سرش به جا گذاشت توجه زیادی نکرد- یک زندگی، یک خانواده، و یک همسر...
کسی که روزی از خواب بیدار شد و فهمید هری ترکش کرده.

و حالا، هری همه چیز داشت: پولدار و معروف بود و همه ستایشش می کردند، ازجمله دوست پسرش.
اما وقتی حرف جدی شدن رابطه در میان اومد، هری مجبور شد با تمام واقعیت های ناراحت کننده ی گذشته اش رو به رو بشه –
و لویی، کسی بود که تمام برگه های طلاقی که هری در طي پنج سال گذشته براش فرستاده بود رو پس فرستاد.

--

سلام، ممنون بابت اینکه تصمیم به خوندن این کتاب گرفتید.
این فنفیک، ترجمه است و اجازه ی نویسنده رو می تونین در کاور این چپتر مشاهده کنید.

لازمه چند تا مورد رو ذکر کنم:

- اول از همه، این کتاب هپی اندینگه. این رو الان گفتم تا يه وقت وسط های فف ولش نکنین=| بعضی از قسمت ها خیلی ناراحت کننده است...پس اگه یه وقت ناراحت شدین، به خودتون یاداوری کنین تهش خوشه-_-

- هرگونه سوال درباره ی تاپ و باتمی ببینم بلافاصله میوت می کنم. چرا؟ چون یک نوشته باید به خاطر قلم، خط داستانی و شخصیت هاش خونده بشه، نه برای ارضای جنسی شما.

- اسمات داره. ولی حالا حالا ها بهش نمی رسیم.

- این فنفیک نزدیک به 50 تا چپتر داره.

- ورژن اصلی اش تو واتپد نیست.

- هفته ای یک بار آپدیت میشه. روز های چهارشنبه و اولین آپدیت ٢٠ ام آذره.

لطفا کتاب رو به دوستاتون معرفی کنید و بهتون اطمینان می دم هرگز از خوندن این فنفیکشن پشیمون نمی شید. xx

[تیم ترجمه ی پرشین گی ودکا]

Got The Sunshine On My Shoulders [L.S](Persian Translation)Where stories live. Discover now